Get Mystery Box with random crypto!

ایدئولوژی

لوگوی کانال تلگرام ideology — ایدئولوژی ا
لوگوی کانال تلگرام ideology — ایدئولوژی
آدرس کانال: @ideology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 48
توضیحات از کانال

متن های منتخبی که به جای خندیدن، اندیشیدن را میهمان ما می کند.
کانال ایدئولوژی، دریچه ای به سبک زندگی

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-02-02 23:20:47 ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب
گفتند که بیدارید ؟ گفتیم که بیداریم.

من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم!

دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را
تیغیم و نمی‌بریم ، ابریم و نمی‌باریم

حسین منزوی
96 views20:20
باز کردن / نظر دهید
2021-09-10 21:13:19 ‏دورِ دور مرو
که مهجور گردی
و نزدیکِ نزدیک میا
که رنجور گردی...

تذكرةالاوليا / ذكر ابراهيم ادهم
230 views18:13
باز کردن / نظر دهید
2021-07-28 21:41:12 علی، گریه ی لایزال بود، اشک بی نهایت.
علی، اندوه لا يزال بود، نیروی بی نهایت.
على، مطلق تأسف بود، مطلق غم، مطلق مبارزه در راه حقیقت، مطلق عطوفت، مطلق ایمان...
علی، خسته ی خستگی ناپذیری بود.
دل شکسته ی شکست ناپذیری.
علی، همه فن حریف فن و حریف از یاد برده یی بود. متحیری در کمال تعقل. علی، چار فصل روح بود - در حد ممكنِ زیبایی.
خلوت نشینی بود عاشق جماعت.
علی، اوج تعالی انسان بود که با قطره های شفافی از خدایی خدا ترکیب شده بود.
آتش بدون دود جلد۶
نادر ابراهیمی
255 views18:41
باز کردن / نظر دهید
2021-07-20 18:15:04 دل‌نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی...
227 views15:15
باز کردن / نظر دهید
2021-07-13 18:09:31 ای وای مادرم
آهسته باز از بغل پله‌‌ها گذشت
در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود
امّا گرفته دور و برش‌‌هاله‌ای سیاه
او مرده است و باز پرستار حال ماست
در زندگی ما همه جا وول می‌خورد
هر کُنج خانه صحنه‌ای از داستان اوست
بیچاره مادرم
‌‌‌‌‌‌‌‌{{{
هر روز می‌گذشت از این زیر پله‌‌ها
آهسته تا به هم نزند خواب ناز ما
امروز هم گذشت
در باز و بسته شد
با پشت خم از این بغل کوچه می‌رود
چادر نماز فلفلی انداخته به سر
کفش چروک خورده و جوراب وصله دار
او فکر بچه‌‌هاست
هر جا شده هویج هم امروز می‌خرد
بیچاره پیرزن همه برف است کوچه‌‌ها
{{{
او مُرد و در کنار پدر زیر خاک رفت
اقوامش آمدند پی سر سلامتی
یک ختم هم گرفته شد و پُر بَدَک نبود
بسیار تسلیت که به ما عرضه داشتند
لطف شما زیاد
اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:
این حرف‌ها برای تو مادر نمی‌‌شود.
‌‌‌‌‌‌‌‌{{{
او پنج سال کرد پرستاری مریض
در اشک و خون نشست و پسر را نجات داد
اما پسرچه کرد برای تو؟ هیچ، هیچ
تنها مریضخانه، به امّید دیگران
یک روز هم خبر: که بیا او تمام کرد.
در راه قم به هر چه گذشتم عبوس بود
پیچید کوه و فحش به من داد و دور شد
صحرا همه خطوط کج و کوله و سیاه
طومار سرنوشت و خبرهای سهمگین
دریاچه هم به حال من از دور می‌‌‌گریست
تنها طواف دور ضریح و یکی نماز
یک اشک هم به سوره‌ی یاسین من چکید
مادر به خاک رفت.
‌‌‌‌‌‌‌‌{{{
این هم پسر، که بدرقه‌اش می‌کند به گور
یک قطره اشک مُزد همه‌ی زجرهای او
اما خلاص می‌‌‌شود از سرنوشت من
مادر بخواب، خوش
منزل مبارکت.
‌‌‌‌‌‌‌‌{{{
آینده بود و قصه‌ی بی مادری من
ناگاه ضجه‌ای که به هم زد سکوت مرگ
من می‌‌‌دویدم از وسط قبرها برون
او بود و سر به ناله برآورده از مغاک
خود را به ضعف از پی من باز می‌‌‌کشید
دیوانه و رمیده، دویدم به ایستگاه
خود را به هم فشرده خزیدم میان جمع
ترسان ز پشت شیشه‌ی در آخرین نگاه
باز آن سفید پوش و همان کوشش و تلاش
چشمان نیمه باز:
از من جدا مشو.
‌‌‌‌‌‌‌‌{{{
می‌‌‌آمدم و کله‌ی من گیج و منگ بود
انگار جیوه در دل من آب می‌‌‌کنند
پیچیده صحنه‌های زمین و زمان به هم
خاموش و خوفناک همه می‌‌‌گریختند
می‌‌‌گشت آسمان که بکوبد به مغز من
دنیا به پیش چشم گنهکار من سیاه
وز هر شکاف و رخنه‌ی ماشین غریو باد
یک ناله‌ی ضعیف هم از پی دوان دوان
می‌‌‌آمد و به مغز من آهسته می‌‌‌خلید:
تنها شدی پسر.
‌‌‌‌‌‌‌‌{{{
باز آمدم به خانه، چه حالی! نگفتنی
دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض
پیراهن پلید مرا باز شسته بود
انگار خنده کرد ولی دل شکسته بود:
بردی مرا به خاک سپردی و آمدی؟
تنها نمی‌‌گذارمت ای بینوا پسر
می‌خواستم به خنده درآیم به اشتباه
اما خیال بود،
ای وای مادرم 
231 views15:09
باز کردن / نظر دهید
2020-05-04 14:32:33 بعد از پایان کلاس شرح مثنوی، استاد علامه_محمدتقی_جعفری گفت:
من خیلی فکر کردم وبه این جمع بندی رسیده ام که رسالت يكصدو بيست وچهار هزار پیغمبر در عبارتی خلاصه می شود و آن کوک چهارم است.

مریدان پرسان بودند که "کوک چهارم"چیست؟
علامه شرح می دهد که: کسی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش می برد. کفاش با نگاهی می گوید:
این کفش سه کوک
می خواهد وهر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش می شود سی تومان.
مشتری هم قبول می کند. پول را می دهد و می رود تا ساعتی دیگر برگردد و کفش را بگیرد.
کفاش دست به کار میشود.
کوک اول، کوک دوم و در نهایت کوک سوم وتمام...
اما با یک نگاه عمیق درمی یابد اگرچه کار تمام است، ولی یک کوک دیگر اگر بزند عمر کفش بیشتر می شود و کفش، کفش تر خواهدشد.
از یک سو،قرارمالی را گذاشته و نمی شود طلب اضافه کند و از سوی دیگر، دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نزند!!!

او میان "نفع و اخلاق"، میان "دل و قاعده ی توافق"، مانده است. یک دو راهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست.
اگر کوک چهارم را نزند، هیچ خلافی نکرده، اما اگر بزند، به "رسالت" هزار پیامبر تعظیم کرده. اگر کوک چهارم را نزند، روی خط توافق وقانون راه رفته، اما اگر بزند، صدای لبیک او ،آسمان اخلاق را پر خواهد کرد.

دنیا پر از فرصت "کوک چهارم" است، و ما کفاش های "دو دل"...

برایتان دعا می کنیم که "کوک چهارم" رابزنید، شما هم برای ما دعاکنید.
دنیایی سراسر "خیر ونیکی" خواهیم داشت اگر با هم "مهربان" باشیم.
466 views11:32
باز کردن / نظر دهید
2020-03-05 10:45:50 امام جواد(ع) می فرمایند:
عزتمندی مؤمن در بی نیازی او از مردم است.
*تولد امام جواد (ع) مبارک باد
384 views07:45
باز کردن / نظر دهید
2019-09-27 19:59:43 زیباترین انسان‌هایی که تاکنون شناخته‌ام آن‌هایی بودند که شکست خورده‌ بودند، رنج می‌کشیدند، دچار فقدان شده بودند و با این حال راه خود را از اعماق درد و رنج گشودند و بیرون آمدند. این افرادی حسی از قدردانی، حساسیت و فهم زندگی داشتند که آنها را پر از شفقت، ملایمت و توجه عمیق عاشقانه می‌کرد. زیبایی این افراد اتفاقی و بی‌سبب نبود.

الیزبت کوبلر
670 views16:59
باز کردن / نظر دهید
2019-08-04 10:33:48 پسرم ! مرگ را و موقعیتی را که ناگهان در آن قرار میگیری ، و پس از مرگ به آن میرسی فراوان یاد کن ، تا چون مرگ به سراغت آمد برای آن مهیا باشی و کمر خود را بسته باشی ، نه آنکه مرگ ناگهان به سراغت آید و تورا مغلوب سازد . مبادا که دلبستگی دنیاپرستان به دنیا و کشاکش آنها بر سر دنیا تورا بفریبد ، که خداوند تورا از حال دنیا آگاه کرده و دنیا نیز تورا از زوال و مرگ خویش باخبر ساخته و زشتی هایش را برایت آشکار نموده . دنیاپرستان چون سگانی عوعو کننده و درندگان خون آشامند ، که بعضی بر بعض دیگر (بر سر طعمه) از روی خشم زوزه میکشند و نیرومندشان ناتوانشان را می خورد و بزرگشان بر کوچکشان غلبه می کند . دنیا جویان چهارپایانی هستند برخی پای بسته و برخی رها شده که عقل خود را از دست داده و به راهی ناشناخته گام نهاده اند . آنان در بیابانی آفت زده و شن زار که با دشواری می توان آن را پیمود رها گشته اند، نه شبانی دارند که نگهداریشان کند ، و نه چراننده ای که آنها را بچراند ، دنیا آنان را به کوره راه رانده و دیدگانشان را از دیدن فروغ چراغ هدایت فروبسته ، پس در وادی حیرت سرگردانند ، ولی غرق در نعمتند ، دنیا را خدای خویش ساختند ، پس دنیا آنان را به بازی گرفت و آنان سرگرم بازی با دنیا شدند و آنچه را به دنبال آن است از یاد بردند.
(نامه ی 31 نهج البلاغه )
545 views07:33
باز کردن / نظر دهید
2019-05-21 08:18:40 توصیه هایی از مرحوم آيت الله كشميري (ره) براي بهره مندی هرچه بیشتر از ضیافت الله:

۱- حتما دقایقی از ساعاتِ رازآمیزِ روزه داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید وآن هم چیزی نیست جز « تفکر».
باخود وخدای خود خلوت‌کنید.
خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود.

هرچه کوته نظرانند، برایشان پیمای
که ‌حریفان، ز مُل و من ز تأمل مستم

۲- یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان المبارک حالتیست که توصیه مؤکدنبی مکرم(ص) است و آن «سجده طولانی» میباشد.
فقط خداو اولیاء الهی می دانند هنگام سجده چه بارانی از ابر رحمت، و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سرشما می بارد.
حتماً در روز یک سجده طولانی داشته باشید.

بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سر بلندی بر آسمان توان زد

۳- آغاز ماه رمضان حتماً نیت کنید که *لله* روزه بگیرید فقط *لله* .
آداب روزه داری را تا آنجا که نشاط دارید انجام دهید .
کمیّت گرا نباشید، کیفیت جو باشید.
دنبال ختم آیات وادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید.
غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جانتان شود.
بزرگترین مشکل ما قشری نگری به دین و شریعت است.
با خود فکر کنید در سالهای قبل، که اعمال را با ولعِ زیادخوانی، انجام دادید به کجا رسیدید؟

به مجاز این سخن نمیگویم
به حقیقت نگفته ای *الله*

۴- حتی المقدور بر سفره ی خانه خود افطارکنید حتی در مساجد افطار نکنید.
بگذارید برکت افطار و دعای مستجابِ لحظه ی افطار به خانواده وخانه شما تعلق گیرد.

در ضمن هنگام افطار *دِلال* کنید.
*دِلال* چیست ؟
در اول دعای افتتاح عرض میکنیم « مُدِلّاً عَلَیک»
*دلال* با کسرِ دال یعنی *ناز کردن*.
هنگام افطار برای خدا ناز کنید چون برایش روزه‌گرفته اید وحضرتش خوانِ کرم گسترده. لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید ودعاکنید یعنی به خدا عرض میکنید اگه حاجتم را بدی افطار می کنم به این حالت میگن دلال.
معجزه میکند.

۵-رمز ماندگاری در ضیافتِ الهیِ رمضان، کیمیای« حُسن خلق » است.
با فرزندان؛ خویشان و دوستان خود با اکسیر حُسن خلق ومهربانی برخورد‌کنید.
همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید.
لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست.

به حسن خُلق توان کرد صیدِ اهل نظر
به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را

۶- کشتیِ رؤیاییِ رمضان، سوار بر امواج دریایِ «اشک »به ساحل نجات می رسد.
ازخدای سبحان در این ماه، خصوصاً اسحارِ سِحرآمیز آن، اشک و گریه درخواست کنید.
البته شرط سَحَرخیزی واشک ریزی *دل شکسته داشتن* است.

اشک را کز بهر حق بارند خَلق
*گوهر* است و اشک پندارند خلق

۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما « لیلة القدر” باشد که جانِ جان رمضان است.
دراین خصوص سخن زیاد است لیکن«مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز»
فقط سعی کنیم شب قدر در *ما* واقع شود نه در ماه.

تو لیلة القبری برو تا لیلة القدری شوی
چون‌ قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو

۸- این ماه، ماهِ «ربیع القرآن» ماست.
در این بهار قرآنی هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبّر نمایید، امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما، پرده از رخسار بردارد .

معنی قرآن زقرآن پرس وبس
وزکسی کآتش زده اندر هوس

۹- بالامام تمام الصلاة والصیام:
در سراسر ماه رمضان، توجه شما به روزه دارِحقیقی وانسان کامل یعنی وجود ذیجود حجة بن الحسن (عج)نباید قطع شود.
روزه و نماز وبندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد.
550 views05:18
باز کردن / نظر دهید