2016-05-12 12:55:46
10 فرمان براي نگارش علمي و جذاب 1- يك تفكر قديمي در معماري وجود دارد كه ميگويد شكل اشيا از عملكردشان پيروي ميكند. اين تفكر در نگارش هم وجود دارد. بسياري از دانشمندان عقيده دارند هيچ چيزي مهمتر از نتايج مقالاتشان نيست. اما واقعيت اين است كه اولين عملكرد مقاله انتقال پيام به خواننده و متقاعد كردن وي به ارزشمند بودن تحقيق انجام شده است بنابراين بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پيام موضوع تأمل شود. حتي بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود. دانشمندان امروزي كمتر به بيان نتايج خام ميپردازند و هدفشان تفسير و بحث بهتر نتايج است (Horton,1995).
يك نويسنده ممكن است موضوعي را در ذهن خود روشن و واضح تصور كند و نيازي به توصيف و تفسير حس نكند در صورتي كه خواننده ممكن است اصلاً چنين تفكري نداشته باشد. تمام ترديدها توسط خوانندگان مختلف از اين تفكر نويسنده ناشي ميشود كه مطلبي كه در اثر بحث و گفتگوي زياد براي وي مسجل و بديهي شده است براي خواننده نيز واضح و روشن است. گاهي اوقات، نتايجي كه مربوط به موضوع اصلي نيستند هر قدر هم كه جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر اين نتايج حذف شده مفيد و اساسي باشند بهتر است در يك مقاله ديگر مطرح شوند.
يك نوشتار بايد يك پرسش اصلي را پاسخ دهد و بيتوجهي به اين موضوع از دلايل شايع بيميلي خوانندگان نسبت به مطالب است .(Lambert et al 2003) اين پرسش بايد مشخص، جديد، مورد علاقه و استقبال جامعه علمي باشد (Perneger & Hudelson, 2004).
خوانندگان مجلات فوق تخصصي به توضيحات اضافه و طولاني درباره موضوع مورد بحث علاقهاي ندارند، در حالي كه در مجلات عمومي، براي ايجاد پس زمينه علمي مناسب براي خوانندگان نياز به توضيحات تكميلي احساس ميشود. به طور كلي دانشمندان بايد خود را جاي خوانندگان گذاشته و عمق و جزئيات لازم مطلب را از ديدگاه خوانندگان بررسي كنند.
2- مورد ديگر استفاده از شيوايي و فن بيان مناسب در حين پيروي از اسلوب مقالهنويسي است. David Reese چنين عنوان ميكند كه در يك مقاله پزشكي، علمي يا هر نوع ديگر، نويسنده بايد با استفاده از لغات متداول سعي كند كه خواننده را نسبت مطلب نوشتهشده متقاعد سازد. در عين حال، عليرغم تلاش براي فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقايق ارايهشده در مقالات نبايد تحت تأثير فن خطابه قرار گيرند. به عنوان مثال در يك مقاله ضرورتي براي استفاده از صفات و قيدهاي پيچيده وجود ندارد و در صورتي كه بيان نتايج و بحث منطقي و روان باشند، خواننده نيازي به لغات نامفهوم و غير ضروري جهت درك بهتر مطلب احساس نميكند.
كلمات غير ضروري بهتر است حذف شود. يك نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. اين موضوع در مورد نوشتههاي عمومي نيز مصداق دارد. هر قدر در يك نوشته تركيبات طولاني و پيچيده و توضيحات اضافي در پرانتز بيشتر باشد، خوانندگان و حتي علاقهمندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز ميدارد. بهترين و مطمئنترين كار براي جلب توجه خوانندهها بيان مطالب به صورت صريح، قطعي و مشخص است.
3- خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در يك مقاله را در محل مخصوص آن پيدا كنند. در صورتي كه جابجاييهاي زيادي در محلهاي ارايه اطلاعات ايجاد شود، مثلاً برخي نتايج بدون آنكه در قسمت يافتههاي مقاله ذكر شده باشند در بحث مورد ارزيابي و تفسير قرار گيرند، خواننده را سردرگم ميكنند. مطالبي كه قرار نيست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتايج حذف شود.
4- عنوان مهمترين عبارت يك مقاله است. اگر خوانندهاي اهميت نوشتهاي را از عنوان آن برداشت نكند به خواندن آن ادامه نميدهد. عنوانهاي طولاني حامل اطلاعات بيشتري هستند ولي توجه كمتري جلب ميكنند، بهخصوص در افرادي كه با نگاه سريع و گذرا از روي عناوين موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب ميكنند. عنوانهاي كوتاه جذابتر هستند ولي ممكن است مفهوم كامل را نرسانند. عناويني كه از لغات ايهامدار استفاده ميكنند، جذابيت بيشتري براي خوانندگان دارند، ولي نبايد به تبيين محتواي اطلاعاتي مطلب بپردازند. در نهايت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نويسنده خود را در جايگاه خواننده قرار دهد.
135 views09:55