هستیام رفت و دلم سوخت و خون شد جگرم باخبر باش که بعد از تو چه آمد به سرم در قضاوت همه حق را به تو دادند ولی نکته اینجاست که من راز نگهدارترم گرچه آزردیام ای دوست محال است که من چون تو از دوست به بیگانه شکایت ببرم راه بر گریهی من بسته غرورم، ای عشق کاش با تیغ تو بر خاک بیافتد سپرم من که یک عمر به حقم نرسیدم ای دوست باشد! از خیر رسیدن به تو هم میگذرم #احسان_انصاری @Yad_Dasht 54 views𝑭𝒆𝒓𝒅𝒐𝒔 𝑵𝒐𝒓𝒐𝒐𝒛𝒊, 17:15