Channel address:
Categories:
Entertainments
Language: English
Country: Iran
Subscribers:
4
Description from channel
Harfi sokhni?!🖤
( Nashnas off )
تمامی چنل های مشابه با نام علیرضا تقلید هستند.
تنها چنل اصلی علیرضا : https://t.me/alirzabanazadeh
-تبلیغات؛ https://t.me/Tabliqataliz
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
1
The latest Messages 18
2023-04-28 16:01:02
-بهارنارنجِ من دیگه شکوفه نمیده."
5.5K views13:01
2023-04-28 14:30:52
﮼همچونپریافسونگریآری.
5.8K views11:30
2023-04-28 11:18:01
همهی این شبا و اون شبا دست به دست هم میدن که ازت بدترین آدم دنیا رو بسازن و متاسفانه میسازن.
5.5K views08:18
2023-04-28 03:00:21
آدما فقط آدمن نه فرشته هایی که تو تو ذهنت ساختی.
6.2K views00:00
2023-04-27 23:30:40
یادته؟
یادته وقتی که چشمامو میبوسیدی میگفتی عسلِ چشمات شیرین ترین عسلیه که تاحالا چشیدم؟
یادته بهم میگفتی تنها مقصدم بغلته و دستات خونه آخره؟
یادته وقتی که به دیوونه بازیات میخندیدم میگفتی برای یه لحظه خندیدنت حاضرم شهرو بهم بریزم؟
خواستم بگم از وقتی رفتی تلخیِ نگاهم مثل زهری شده که هیچ پادزهری نداره. تنم بی جون تر و دستام سردتر از همیشه شدن؛خندیدنو فراموش کردم، دیگه بلد نیستم بخندم ولی به جاش یاد گرفتم که توی خیالاتم باهات حرف بزنم، خوشحال باشم، غصه بخورم، زندگی کنم، زندگی کنم، زندگی کنم، لعنتی زندگی کنم!
میفهمی این یعنی چی؟
میدونی فاجعه چیه؟
اینه که یه عمر توی خیالاتت با یه نفر زندگی کنی و اون حتی واسه یه لحظه هم به تو فکر نکنه و اون وقت تو، توعه احمق با دیدن و شنیدن هرچیزی یاد اون میفتی و غرق میشی توی افکارت و همونجا به زندگی کردن ادامه میدی؛ به خودت میای و میبینی چندین ساعت گذشته و تو به یه نقطه خیره شده بودی، خیره شده بودی و تنها چیزی که نمیدیدی همون نقطه بوده و تنها چشماش و خنده هاش و خاطراتش بودن که میومدن جلوی چشمات.
-ماهلین
6.6K views20:30
2023-04-27 20:30:09
6.9K views17:30
2023-04-27 17:30:14
mio Cucciolo : تولهء من.
6.5K views14:30
2023-04-27 15:01:50
روزی که واسه آخرین بار بغلش کردی، حتی روحتم خبر نداشت که اون آخرین باره. میدونم که اگه میدونستی چقد محکم تر بغلش میکردی.
6.9K views12:01
2023-04-27 11:30:24
یه تنِ خسته وسط جهنم گیر افتاده بود. داشت میسوخت. داشت خاکستر میشد. فریاد میکشید ولی کسی صداشو نمیشنید. میخواست خودشو نجات بده ولی نمیتونست. اون جهنمو خودش با افکارش درست کرده بود و با هر فکروخیال، آتیش گر میگرفت. همه به بهونه آب آوردن تنهاش گذاشته بودن و حالا خودش مونده بود و خودش. انتظار مرگو میکشید.
اون من بودم.
7.2K views08:30
2023-04-24 01:50:34
ماهِ امشب خیلی غم داره.
351 views22:50