روایت زیدآبادی از عکسی غوغابرانگیز که از دست رفت...
احمد زیدآبادی، روزنامه نگار طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت:
ساعت حدودِ سه نیمه شب را نشان میداد که بازرس تندخو چون شبحی در کنار تختم ظاهر شد، چون پایم را بسته به زنجیر دید، خیالش آسوده شد، با این حال نگاهی به اطراف انداخت. خانمی که با موبایلش در آن حال غمزده و نزار از من عکس گرفته بود، خود را زیر نگاهِ بازرس، خونسرد و بیاعتنا نشان داد. عکس، فردا در دنیای مجازی منتشر میشد و توفانی بهپا میکرد.
فردای آن شب من از دخترخانم خواستم که عکس را به موبایل پسرم پویا ارسال کند. او هم گفت که آن را بلوتوث خواهد کرد. ساعتی بعد خبر عکس را از پسرم گرفتم. چیزی در موبایلش پیدا نکرد. ماجرا را با دخترخانم در میان گذاشتم. پرسیدم، نکند عکس را پاک کرده است! از شرم خونی در رگهای چهرهاش جهید و گفت که مجبور به پاک کردن عکس شده./ اعتماد
این مطلب را #اینجا_بخوانیم
https://www.etemadonline.com/tiny/news-612943
#سیاسی
@EtemadOnline