در غیاب تاج‌زاده، طراحی پروژه در خارج از کشور: مصادره اصلاحات | فرید مدرسی
در غیاب تاج‌زاده، طراحی پروژه در خارج از کشور: مصادره اصلاحات‌ساختاری برای براندازی
طیفی از براندازان برابر "راهگشایی اصلاح‌طلبانه جدید" مصطفی تاج‌زاده با عنوان اصلاحات ساختاری، مسیری متنوع را پیش گرفتند؛ عملگرایان برای اطمینان بیشتر، آرام یا تند به نقدش پرداختند تا فضا را ارزیابی کنند و گام‌های بعدی را بردارند. رویاپردازان بر او تاختند و راهکار او را به سخره گرفتند تا مرحله ناسزاگویی هم پیش رفتند. کلاسیک‌ها جز مرزبندی با او و جریانش راهی نداشتند؛ چرا هویت و پیشینه آنان، امکان دیگری را ممکن نمی‌کرد. آنان یا سکوت کردند تا آن را بی‌اهمیت جلوه دهند یا همچون با رویاپردازان رفتار کردند.
عملگرایان برانداز راهی گشوده و چند مرحله‌ای را پیش گرفتند. پس از انتقاد، به حاشیه‌نویسی بر آرای تاج‌زاده پرداختند تا امکان امضای آن را مهیا کنند. آنگاه گفتگوی انتقادی با او را برگزیدند اما با بازداشت تاج‌زاده، از فضای احساسی پیش آمده، سود بردند و به یک‌باره بر گام بعدی جهیدند. زبان به تعاملِ انتقادی گشودند و با چرخش آرام، همراهی استقلال‌طلبانه را همزمان با موضع محکومیت بازداشت تاج‌زاده و حمله به نظام جمهوری اسلامی برگزیدند. حتی اظهارات او را صراحتا تایید کردند تا شاید تاثیرگذاری سیاسی خود را افزایش دهند. اما دو طیف دیگر براندازان، بازداشت تاج‌زاده را مبنای ناکارآمدی راهکارش دانستند و بر تقبیح آن پرداختند و حمله به حاکمیت ایران را هم ضمیمه‌اش کردن.
عملگرایان افراطی و فرصت‌طلبان برانداز گام بزرگتری برداشتند و ناگهان لباس اصلاح‌طلبان ساختاری را بر تن کردند و در غیاب تاج‌زاده؛ با نفوذ رسانه‌ای، بر کرسی نمایندگی این مشی سیاسی نشستند. سپس به تحریف نرم سخنان تاج‌زاده روی آوردند تا آن را رادیکال‌تر و آرزوها و اهداف خود را با سرمایه سیاسی و اجتماعی او، در کالبد اصلاحات ساختاری تزریق کنند. با بازداشت تاج‌زاده و فقدان شارحان رسمی برای او، مصادره اصلاحات ساختاری سهل و ممکن شده است.
برخی گونه‌های براندازی، فوایدی را در مصادره اصلاحات ساختاری می‌بینند که براندازان از آن بی‌بهره‌اند. پس اصلاحات ساختاری را نه پروژه مطلوب، بلکه با تحریف آن، پلی به سوی براندازی و ابزاری برای خود تصور می‌کنند. برخی براندازان، مصادره اصلاحات ساختاری را به این دلایل مفید می‌دانند: ۱- حوزه نفوذ را به داخل ایران بکشاند و یارگیری از بدنه رادیکال اصلاح‌طلب و بریدگان اصلاح‌طلبی را در آتیه رقم بزند و اطلاعات از جامعه و سیاست را کسب کند. چراکه معتقدند امکان براندازی از داخل ایران ممکن است و هواداران‌شان هم اندک هستند و نیاز به همراهان نیابتی و جذب هوادار دارند. همچنین اطلاعات‌شان از جامعه و سیاست ایران اندک است و با نفوذ و مصادره، آن را افزایش می‌دهند. ۲- بر مبنای اندیشه سیاسی تاج‌زاده و نزدیکان فکری او، ضعف تئوریک خود را بپوشانند و با تغییرات رادیکال در واژگان و حذف نمادهای درون حاکمیتی خط‌مشی آنان، چارچوب و متد و مفاهیم‌سازی نو بنا کنند. همچنین کلید واژگان خود را جایگزین کلید واژگان اصلاح‌طلبان ساختاری کنند. ۳- براندازی را دو مرحله‌ای کنند؛ مرحله اول نفوذ و مصادره اصلاحات ساختاری و پلکان کردن آن و در مرحله دوم، با اجرایی شدن برخی اقدامات اصلاح‌طلبان ساختاری و تغذیه از آنان، بر کرسی براندازی ساخته بر کرسی اصلاح‌طلبی ساختاری بنشینند و با پیشی گرفتن از سایر براندازان، فرمان دهند.
