بخاطر دارم در سال چهارم دبیرستان دبیر زبان انگلیسی داشتیم که جز درس زبان درس ادب و تربیت هم به ما می داد.
یک روز ایشان در کلاس گفت:
چرا شما من معلم را در نانوایی می بینید، تعجب می کنید؟
سوال این معلم فرهیخته از آنجا ناشی می شد که معلم در دوره ما آنقدر منزلت داشت و برای ما بزرگ بود، که دیده شدنشان در نانوایی هم تعجب برانگیز بود. منزلتی بزرگ و بی مانند...
در روز جهانی معلم به عنوان فرزند یک معلم فقط اظهار تاسف می کنم که معلمین برای طبیعی ترین حق شان باید متحصن بشوند... انها نان خانواده خود نمی توانند، تامین کنند.
در رژیم گذشته دانشجوی بودم، در تظاهرات دانش آموزان در روز معلم دستگیر شدم. معلمین با توجه به دستگیری های وسیع دانش آموزان برای آزادی آنها متحصن شدند. رئیس شه بانی شهر در جمع معلمین حاضر شد و اعلام کرد همه دانش آموزان را آزاد کردیم فقط یک دانشجوی شرور!!! در زندان است.
با اصرار معلمین نام دانشجو را اعلام کردند. معلمین متوجه شدند مادرم ( خداوند رحمتش کند ) معلم است. به تحصن ادامه دادند که در روز معلم فرزند یک معلم را دستگیر کردید!!!
فردای آنروز به حرمت شغل معلمی آزاد شدم.
همین
احمد قویدل
