2022-05-28 23:01:57
عدالت در همدردی با جنایت متروپل
دلهایمان آتش می گیرد از اینکه تعداد نامعلومی از هموطنان آبادانی زیر آوار فساد آغشته به روابط خاص متروپل مدفون شدند. آنچه اهمیت ریزش این ساختمان را جدی نموده و چنین موج وسیعی از اعتراض و مطالبه گری را به وجود آورده ساخت متروپل بر فونداسیون روابط و مناسبات فاسدی است که تمامی دستگاه های نظارتی را به سخره گرفته و برای تامین منافع همه کسانی که در زنجیره سیستماتیک این فساد قرار دارند، هرچه خواسته کرده است. مالک این ساختمان که زنده یا مرده بودن او در هاله ای از ابهام است و اطلاع رسانی رسانه ملی در اینباره در سایه دروغ زنده خارج شدن یکی از قربانیان و گزارش مضحک یکی از خبرنگاران در لحظه وقوع حادثه چنان بی رمق است که خود مستندی علیه موضوع گزارش است.
برای اولین بار در تاریخ مدیریت صدا و سیما، مدیریت آن درست در لحظاتی که عزیزان مردم در زیر آوار فساد متروپل قرار داشتند و امدادگران حرفه ای و محلی در تلاش نجات جان آن ها بودند، از "دستور مراجع خاص" برای عدم انعکاس گسترده واقعه جنایت متروپل رونمایی کرد. این اقدام خواسته یا ناخواسته بنزین بر آتش دل مردم پاشید. بی شک اگر داستان متروپل یک ریزش معمولی ساختمان بود، نیازی نبود "جبلی" بخش نامه مراجع امنیتی را علنی نماید. این
رونمایی یک اعلام غیر رسمی از یک اقدام هدفمند برای تبری مدیر سیما از برخی سیاستگذاری های این رسانه ملی و توجیه دروازه بانی خبر فارغ از تعهد رسانه ملی است. مدیر صدا و سیما باید بداند این نوع اظهارات نه تنها تاثیری در کاهش بی اعتمادی مردم در سپهر این رسانه ملی ندارد، بلکه موجب تشدید این بی اعتمادی است.
همزاد پنداری با خانواده های قربانیان مدفون زیر هزاران تن بتون و فولاد تمام روان انسان را منقلب و شعله های خشمی از دل هایمان زبانه می کشد که خاموشی آن فقط با اجرای عدالت میسر است. عدالتی که هیچ عزیز از دست رفته ای را زنده نمی کند اما می تواند مرهمی بر دل های سوخته خانواده های قربانیان و نوعی صیانت برای جلوگیری از تکرار این حوادث تلخ و فاجعه بار باشد. حضور مردم به عنوان داوطلبین امداد و نجات در کنار تیم های امداد و نجات حرفه ای که فارغ از تقدم اصل غیر قابل انکار " ایمنی تیم های امداد و نجات" در این نوع عملیات، تمام تلاش فداکارانه خود را معطوف به خارج کردن قربانیان از زیر آوار نمودند شایسته تقدیر فراوان است. باید باور کنیم در شرایطی که هر آن امکان ریزش ساختمان بود، آبادان شانس آورد که شاهد حادثه فاجعه بزرگ تری نشد.
مردم باید این حقیقت غیر قابل انکار را باور کنند در " ریزش فساد متروپل" دلیل اصلی کندی عملیات امداد و نجات اهمال تیم های امداد و نجات نیست ( تاکید می نمایم دلیل اصلی برخی اهمال ها قابل انکار نیست ) بلکه این کندی به عوارض تصمیم های قبلی از جمله جانمایی این ساخت و ساز ها در جای اشتباه و بدون پیش بینی امکان دسترسی خدمات امدادی و حجم آوار و از همه مهمتر خطر ریزش کل ساختمان است. به عبارت ساده تر دلیل کندی عملیات امداد باز هم فساد سازمان یافته ای است که نه تنها در محل نامناسب ساخت دوقلو های متروپل نقش ایفا کرده است بلکه سازنده آنرا در سطح یک شخصیت ملی و " امنیت ساز " و " کار آفرین برتر " به مردم معرفی نموده است. مسئولین کشور باید باور کنند سوگ سنگینی بر آبادان نشسته است و سوگواری یکی از کلید های مهم و اساسی تاب آوری در حوادثی چنین تلخ و اندوهبار است. مسئولین کشور باید با افزایش تاب آوری خود اجازه دهند بغض آبادان در چارچوب رسم و رسوم سوگواری های محلی بترکد. مسئولین باید باور کنند که تداوم حضور یگان ویژه در آبادان بی تدبیری است. دولت می تواند از نیرو های ارتش در این شرایط و در روز های تخریب کلی بنا و آوار برداری کلی و نظارت بر امنیت منطقه تخلیه شده بهره مند گردد. دولت باید به این باور برسد که باید به ابهامات و شایعه های موجود به خصوص انتساب هلدینگ عبدالباقی به مسئولین عالی رتبه و خانواده های آنان پاسخ های قانع کننده ای بدهد. اظهار نظر وزیر کشور مبنی بر جنایت خواندن حادثه متروپل اگر بر آن راسخ بمانند پایانی بر مصونیت مرتبطین مسئول و اعضای خانواده آنها با این جنایت است. با توجه به کاهش اعتماد عمومی حضور نمایندگان سازمان های مردم نهاد، شبکه های تخصصی این سازمانها، جامعه مدنی در ستاد مدیریت بحران آبادان و فراهم کردن امکان نظارت آنها در کلیه فرآیند ها می تونند اعتماد از دست رفته را به بدست آورد.
برای همدردی با مردم آبادان تسلیت نه تنها کافی نیست بلکه موجب رنجش روحی است. خوزستان و در راس آن آبادان تشنه عدالت است. مسئولین نظام باید بتوانند برای التیام "غده متروپل " حال که دست به چاقو جراحی برده اند بی ملاحظه روابط را جراحی کنند و غده چرکین فساد را را از قلب متروپل خارج کرده و بر آن بنایی نو بسازند.
184 views20:01