5- خلاصه مقاله نيز داراي اهميتي تقريباً مساوي با عنوان است، گا | Clinical Biochemistry
5- خلاصه مقاله نيز داراي اهميتي تقريباً مساوي با عنوان است، گاهي تنها بر اساس خلاصه مقاله يك خواننده تصميم ميگيرد مقاله را بخواند يا آن را كنار بگذارد. هر قدر هم يك مطلب حاوي اطلاعات قيمتي و مهم باشد، در صورتي كه در خلاصه مطرح نشده باشد، خواننده علاقهاي به ادامه دادن مطالعه پيدا نميكند. خلاصه مقاله به دو شكل نوشته ميشود؛ نوع آزاد كه شامل يك پاراگراف است و بيشتر در مقالات مولكولي و بيولوژي سلولي استفاده ميشود و نوع ساختاري كه هر چهار قسمت مقاله در آن رعايت ميشود و بيشتر در مقالات كلينيكال استفاده ميشود. در مورد اينكه بهتر است خلاصه پيش از نوشتن مقاله تهيه شود يا پس از اتمام آن، بهتر است كه هر دو روش يكبار مورد ارزيابي و آزمايش قرارگيرد و سپس روش مناسبتر را انتخاب كنيم.
6- بين بررسي متون و مقدمه مقاله اختلاف زيادي وجود دارد، مقدمه نبايد تا جايي كه امكان دارد به مرور متون بپردازد هدف اصلي آن طراحي يك نقشه است كه نويسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسي موضوع را عنوان ميكند و سپس با نشان دادن روشها به يك سؤال اصلي كه همان هدف مقاله است، ميرسد. يك تاريخچه كوتاه كه اهميت مطالعه را عنوان ميكند و اطلاعات قبلي موجود در اين زمينه را بيان كرده و نقايص موجود را نمايان ميسازد، عموماً در مقدمه آورده ميشود.
7- قسمت مواد و روشها در مقاله بايد به طور تخصصي و با جزئيات كامل مطرح شود. به نحوي كه محققان ديگر نيز بتوانند آن را انجام دهند. يك اشتباه شايع در اين قسمت، بيان نشدن برخي جزئيات ضروري است كه خواننده را از درك صحيح روش انجام مطالعه باز ميدارد، بنابراين قرار دادن خود به جاي خواننده در اين قسمت نيز بسيار مفيد خواهد بود. شركتهايي كه محصولات آنها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه بايد ليست شوند.
8- نتايج بايد با يك نظم و توالي منظم ارايه شوند، بيان نتايج بايد از توالي منطقي پيروي كند و نه از ترتيب زماني. در غير اين صورت درك آنها مانند چيدن قطعات پازل در كنار هم است كه ميتواند بسيار گيجكننده باشد. از ارايه نتايج غير ضروري كه تأثير چنداني در بحث ندارند بايد پرهيز شود تا خواننده سردرگم نشود و پيام اصلي نيز كمرنگتر نشود. هدف از نوشتن يك مقاله تحقيقاتي، ارايه يك فرضيه و بحث و تفصيل و تفسير در مورد آن است. بنابراين بحث يك مقاله بايد كاملاً روان و مرتبط با نتايج و با تفسيرهاي كامل و ذكر منابع مختلف باشد. تفكرات و انديشههاي تحقيقاتي بايد با دلايل مستدل و مستند حمايت شوند و به طور كاملاً واضح و روشن مورد ارزيابي قرار گيرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار كند.
9- در نهايت، افزايش تعداد مقالات تحقيقاتي و مقالات مروري نشاندهنده افزايش فشار بر محققان است تا در زمينههاي مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها براي نوشتن يك مقاله گويا و قابل درك افزوده ميشود، دانشمندان از ميان حجم زيادي از مقالات از همين الگوها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده ميكنند. دانشمندان كماكان مقالات را، در صورتي كه به عنوان آنها علاقهمند باشند يا پرسش و پاسخهاي مهمي را در برداشته باشند، مطالعه ميكنند و هر قدر يك مطلب بهتر و منطقيتر نوشته شود خوانندگان بيشتري را جذب ميكند و بيشتر مورد ارجاع ساير مقالات واقع ميشود.
10- و بالاخره اين كه در نظر گرفتن دو نكته هنگام مقالهنويسي بسيار مهم است: پيام اصلي و خواننده مقاله، چرا كه تمام هدف نويسنده متقاعد كردن خواننده به ارزش و اهميت تحقيق انجام شده است و اگر او به خوانندهها بيتوجهي كند، خوانندهها نيز به نوشتههاي او بيتوجهي ميكنند.