اصطلاحات بازبان بدن EAR يه ساعته يه بند حرف ميزنه Ben | 👥📖English Osveh9
اصطلاحات بازبان بدن
EAR
يه ساعته يه بند حرف ميزنه
Bend someone’s ear:
يک بند حرف زدن وسر کسی را بردن
He bent my ear for an hour.
يه ساعته يه بند حرف ميزنه
EYE
See eye to eye: با کسی موافق بودن
We always see eye to eye. ما هميشه باهم توافق داريم.
FOOT
Foot the bill: پرداختن صورت حساب
I left the restaurant and foot the bill. رستوران رو ترک کردم وصورتحساب رو پرداخت کردم.
LIP
Fat lip: لبی که بر اثر مشت باد کرده باشد
Stop teasing me or I’ll give you a fat lip!.
دست از مسخره کردن بردار، وگرنه يه مشت محکم ميکوبم تو دهنت ورم کنه