2021-08-19 15:40:52
درنگ#دکتر_ارسیا_تقوا. روانپزشک. تهران
کورسوبیست و پنج سال پیش هم
افغانستان توسط
طالبان تسخیر شد اما آنزمان ایرانیها تا این اندازه نگران همسایه همزبانشان نبودند که امروز هستند؛ تازه این طالبان شیکتر هم شده و سعی دارد چهره منزهتری از گذشتهی وحشیانهی خود به نمایش بگذارد. اعلام عفو عمومی کرده، اجبار برقع و همراهی زنان با مردان را برداشته و در خیابان از ملت با شلاق و چوبهدار زهرچشم نمیگیرد. پس
علت این همه نگرانی و دغدغهی ما ایرانیها در دنبال کردن اخبار افغانستان چیست؟ شاید به این دلیل که سیرت طالبان را شناختهاند و میدانند این بزک دوزکهای جلو دوربینِ طالبانیها دوامی ندارد و دوباره زنان، دختران و ملت خسته افغان باید دوران سخت دیگری را شاهد باشند؛ یا این که بغض و درد مشترک قدیمیشان تازه شده، و شاید این که میدانند آزادی نعمتی است که برای به دست آوردن آن ارزش دارد که سادهانگارانه روی بال هواپیماها نشست؟!
این که ایرانیان برغم مشکلات خود دلشان این طور برای همسایهی قدیمی میتپد قابل تامل است. انگار همدلی مردم ایران به هنگام شنیدن خبر فروریختن هرات و مزارشریف شبیه به درد آمدن هنگام شنیدن خبر سقوط خرمشهر بود. آیا این همراهی فراگیر ملی را میتوان شبیه زمانی دانست که اخبار آخرین انتخابات آمریکا را ایالت به ایالت دنبال میکردیم؟ پیروزی در انتخابات آمریکا قراربود نویدبخش زندگی بهتر برای ایرانیان باشد ولی این دقت در پیگیری اخبار افغانستان در حالی که ارتباط آشکاری با اوضاع ما ندارد نشانه چیست؟
آیا میتوان نتیجه گرفت در طی این بیستوپنج سال ما نسبت به همسایگانمان همدلی بیشتری پیدا کردهایم؟ درک درد دیگران، پختگی روانی میخواهد. معمولا آنها که همدردی بهتری دارند حال روانی بهتری دارند. به راستی حال و اوضاع ما بهتر و پختهتر شده که درد دیگران را بیشتر میفهمیم؟ یعنی حالمان خوب است؟! از سختی و مشقت خارج شدهایم و گرفتاریهایمان رفع شده که میتوانیم فارغ از خود، درد دیگران را حس کنیم؛ و یا شاید در موقعیتی هستیم که به وضوح لحظه لحظهی تخلیهی شیرهی حیات در رگهای همسایه را از اعماق جان لمس میکنیم.
گوشهای از وجودمان میداند که در این هفته شکست خوردیم و مثل زمان فروریختن خرمشهر حالمان بد است. بدجوری داغداریم. ما هم آواره شدهایم ولی انگار میخواهیم بگویبم با این همه مصیبتی که سرمان آمده دیگر شکستنِ استخوانها در لای گیرههای عذاب و اندوه یاس تاریخی را باور نمیکنیم.
گرچه همانند افغانها از بازی بازیگران لبریز از خشم و استیصال هستیم اما من این همدلی گستردهی ایرانیان با افغانستان را نشانهای از امیدواری به فرداهای بهتر برای دوملت میدانم و برخلاف این قسمت از شعر زیبای کوهمال جهرمی تقلا میکنم که بگویم "ما مردمان مویههای مکرر در ملالهای موازی" نیستیم.
#افغانستان
#تجربههای_روانپزشکانه
1.6K views𝑹𝒂𝒎𝒊𝒏 𝑺𝒆𝒑𝒂𝒉𝒗𝒂𝒏𝒅, 12:40