رمان #تصاحب https://t.me/+mfcaCnxC3J4yNGNk رئیس مافیایی که مح | کافه کتاب ☕
رمان #تصاحب https://t.me/+mfcaCnxC3J4yNGNk
رئیس مافیایی که محصور جذابیت دختری ۱۸ ساله میشه.
https://t.me/+mfcaCnxC3J4yNGNk
جیغ زدم و گفتم:
-دیوونه تو تکلیفت با خودتم مشخص نیست و معلوم نیست چی میخوای. بلافاصله تقه ای به در حموم و خورد و متیو جواب داد. _حتما نشونه هایی از خواسته من رو تنت پیدا میکنی، من دقیقا همونا رو میخوام. هینی کشیدم و ترسیده با فریاد گفتم -تو یه بی لیاقتی متیو، باید تو همون ترکیه می زدم تو گوشت و با یه نه قاطع، شرت و از زندگیم کم می کردم. ضربه آرومی به در خورد و کوتاه خندید -ولی الان تو حموم خونه ی من، تو نیویورکی کوچولو! پس حرص نخور و خوب خودت و بشور!
https://t.me/+mfcaCnxC3J4yNGNk https://t.me/+mfcaCnxC3J4yNGNk عاشقانه ای زیبا به قلم شیوا اسفندی