هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد! سالهاست که ما نام کرسی های د | Zartoshtian
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد! سالهاست که ما نام کرسی های دانشگاهی ایرانشناسی، شرق شناسی، زبان و فرهنگ ایران باستان را شنیده ایم. همیشه گمان می کردم غربی ها دانش آکادمیکشان یک نظم به دانش نیاکانی ما می دهد. گمانم این بود که دارند بر روی زبان اوستا و آیین های کهن پژوهش می کنند و این دانش اندوزی می تواند راه گُشا باشد. حال با گذشت سالها زمانی که به خروجی دانشگاه های علمی در دنیا نگاه می کنیم دیگر نه دانشمند اوستاشناس می یابیم و نه دغدغه این دانشگاه ها زبان اوستا و کشف رموز آن با بهره بردن از دانش آکادمیک است... اینها را گفتم تا برسم به دو پروژه نو که در دانشگاه سوآس برای هازمان زرتشتی تعریف شده است سالهاست که در دانشگاه سواس لندن کرسی زرتشتی شناسی با هدف کار بر روی اوستا و دین زرتشتی آغاز بکار کرده است. اما امروز دو پروژه در دانشگاه لندن راه اندازی شده اند که پروژه نخست به سرپرستی آلموت هینتسه به نام NEO ZOROASTRIAN PROJECT به پژوهش قوم شناسی زرتشتیان و نوکیشان زرتشتی سراسر گیتی و گردآوری داده های ایشان می پردازند. و پروژه دوم پروژه ی آمارگیری و گردآوری داده از نسل هازمان زرتشتی در سراسر گیتی است که به سرپرستی سارا استوارت به نام GEN Z AND BEYOND راه اندازی شده است. پروژه ای که به ظاهر بصورت ناشناس انجام می شود اما برای دریافت پرسشنامه باید ایمیل و اطلاعات شخصی ثبت گردد و پرسشنامه ایمیل خواهد شد. در واقع حتی پرسشنامه نیز بصورت عمومی در دسترس همگان نیست. از دید من داده های هازمان زرتشتی هیچ ربطی به لندن و ماموران ملکه ندارد. این خیلی غیر منطقی است که دانشگاه که رسالتش مطالعه زبان و فرهنگ است دارد پژوهش های گردآوری دادهای بروز درباره ی هازمان زرتشتی و پژوهش های اجتماعی می کند. به باور من جهان بینی ایرانی مزدیسنی (زرتشتی) در آینده ی ایرانشهربزرگ، نقش کلید را بازی می کند و این پژوهش ها آرمان‌های ژئوپولوتیک دارد و در کل هدف این پروژه ها این است که برای ملکه و مزدورانش داده گردآوری شود تا بتوانند اهدافشان را که چند سده است برای آن کوشش و برنامه ریزی می کنند به سرانجام برسانند.... هوشیاری هازمانی در این زمانه حساس ایران و ایرانشهربزرگ به من این اجازه را نمی دهد که سکوت کنم. من به عنوان یکی از پاسداران دین و فرهنگ ایران و دین مزدیسنی(زرتشتی) همه پروژه های اجتماعی سیاسی و گرد آوری دادها را که از دانشگاه های خارج از ایران را برای هازمان زرتشتی ریخت می‌گیرد نابود کننده می دانم. حتی اگر بر فرض محال هم با این روند هازمان داخل ایران نابود شود باز بهتر از این است که داده هایمان در اختیار سیستم های گلوبال و ضد ایرانشهری قرارگیرد تا با آنها بازی کنند و در داستان هایی زرتشتیگری ما را بگونه ای دیگر به جهان بشناسانانند. راهکار بسیار است ولی خارج از مرزهای ایران بدون مرکزیت ایران و نظارت و مدیریت انجمن موبدان ایران، هیچ پژوهشی به سود هازمان زرتشتی نیست. از همه همکیشان به ویژه دهشمندان نیکوکار هازمان خواهشمندم پیگیر هدف های پژوهش ها در دانشگاه ها و پژوهشکده های خارج از کشور باشند که به غیر از آرمان های پژوهشی زبانی و فرهنگی،هدف دیگری دنبال نشود و با پول و پژوهشگران خودمان، نابودی مان را رغم نزنند. دی به مهر و شهریور ماه هومن فروهری
