2022-08-09 16:08:27
مادر به هرههای آجری دیوارهای قدیمی حسینیه اعتماد نداشت
نقش جهان کودکی
محدثه مظهری: نشستهام وسط میدان بزرگ نقش جهان ولی دلم جایی کیلومترها دورتر از اینجاست؛ در میدان کوچک شهری کوچک. به دستههای عزاداری نگاه میکنم که یکییکی وارد میشوند و نوایی میخوانند و عبور میکنند. چرا آنقدری که دلم میخواهد و ظهر عاشورا میطلبد، حزن و اشک ندارم؟
پناه میبرم به فایلهای صوتی که مطهره از همان میدان کوچک برایم فرستاده. گوش میکنم و چشمهایم را میبندم...
خودم را روی پشتبام کاهگلی حسینیهی صاحبالزمانی خوسف تصور میکنم و خاطرات کودکی جلوی چشمم رژه میروند.
ظهر عاشورا همیشه همراه عمه و دخترعمهام میرفتیم بالا. مامان هیچ وقت پشت بام نمیآمد. شاید به هرههای آجری دیوارهای قدیمی حسینیه اعتماد نداشت. ولی من که لذتهای حتمی را بهخاطر خطرهای احتمالی از دست نمیدادم، به ساختمان صدسالهی حسینیه اعتماد میکردم و مینشستم لبهی دیوار. البته که خیلی وقتها دیر میرسیدیم و ناچار باید میایستادم روی یکی از چندین پوشش گنبدی پشت بام تا قدم بلند شود و بتوانم از بالای سر جمعیت، صحن را ببینم.
همانطور که از آن بالا نواهای تکراری اما همیشهتازه به گوشم میرسید، در عالم بچگی چشم میگرداندم دنبال پدر و برادرم تا ببینم کی میکروفونبهدست همراه هیأتشان وارد صحن حسینیه میشوند. از نوحه خواندنشان حس غرور و افتخار میکردم. انگار که من هم در برپا شدن این دستگاه عزا نقش داشتهام!
یکی از پیرغلامان به رسم همیشگی ظهر عاشورا نوحهای میخواند در مدح حضرت عباس. وصفی از صلابت و قهرمانیاش که عزایمان را به غمی باشکوه بدل میکرد.
هرچه میگذشت شور حسینیه بیشتر میشد. دستهی عزاداری به همراه بیلیها، نخل را از «حسینیهی بالا» میآوردند. در آن فضای ایجاد شده از صدای برخورد بیلها و هرولهی مردان نخلبهدوش، تکرار ترجیع «عمه چرا به کربلا اینهمه لشکر آمده» دل سنگ را هم آب میکرد.
وقتی نخل گوشهی حسینیه آرام میگرفت، نوبت تعزیهی آخرین یار امام حسین بود. مداح، نوزادی سپیدپوش را در آغوش میگرفت و برایش لالایی میخواند...
دلم هوای همان محیط آشنا با چهرههای آشنا و نواهای آشنا را کرده. نواهای پرمغز و حنجرههایی که از عمق جانشان فریاد میکردند. سی و پنج سالگیام دلش میخواهد دوباره یک ظهر عاشورا روی همان پشت بام بنشیند و به نواها گوش کند.
باید پسرهایم را ببرم تا آنها هم جایی گوشهی حافظهیشان این صداها را ضبط کنند... شاید در سی و پنج سالگی به کارشان بیاید.
منبع: روزنامهدیواری حق
سایت حقدیلی haghdaily.ir
@haghdaily
591 views13:08