2022-08-08 12:17:01
مسئله و شبهمسئله
#مرتضی_مردیها
شاید کمی غریب باشد که چون منی بهجای کتابهای قطور علمایی به فیلم و رمان ارجاع دهم. از آن غریبتر اینکه گاهی، از جمله در همین یادداشت، به کارتون (نقاشی متحرک) هم رفرنس میدهم.
زمانی، شاید به شکلی گذری و نظری، چشمم به صفحهٔ تلویزیون افتاد که کارتونی پخش میکرد. نه از نوع تام و جری یا ورژن قدیمترش میکی ماوس، بلکه از آن نوعی که گویی آن را برای بزرگسالان ساختهاند.
ماجرا اینگونه بود که بزرگترین تلسکوپ نگهبان زمین خبری فوری و فوقالعاده مخابره کرده بود مبنی بر اینکه شهابسنگی بسیار بزرگ در حال نزدیک شدن به زمین است.
تمامی خبرگزاریها برنامههای عادی خود را قطع کرده بودند و اخبار لحظه به لحظه وضعیت زمین و آسمان و شهابسنگ را گزارش میکردند. برنامهها ثانیه به ثانیه مراکز سیاسی بزرگ جهان همچون سازمان ملل، جلسههای فوری و فوقالعادهٔ کابینههای کشورهای بزرگ، واکنشهای مراکزی مثل ناسا و ناتو و نیز انبوه جمعیتهای نگران، به زمین و آسمان، را بر صفحه تلویزیون نمایش میدادند. پرسشهایی دال بر اینکه چقدر تا برخورد شهابسنگ به زمین مانده است، جرم و سرعت آن چقدر است، کجا فرود خواهد آمد، و چه میزان تلفات و خسارات خواهد داشت، آیا راه گریزی، نجاتی، هست، و ... از مدیران اجرایی و متخصصان علمی پرسیده میشد. گاه شایعاتی هم -که مثلا محرمانه بوده ولی خبرش درز کرده- شنیده میشد از این دست که شهابسنگ به حدی بزرگ است که ممکن است پس از برخورد، حیات بر روی زمین باقی نماند.
و نیز اینکه بعید نیست این نقشهای باشد، «کار خودشان» باشد، و اغراض رقابتی قدرتهای بزرگ در کار آن کارسازی کرده باشد. بحثهایی از این دست نیز که آیا امکان این هست که شهابسنگ را با موشک هستهای هدف قرار دهند و قبل از اصابت نابودش کنند، هم هیجان غریبی درانداخته بود.
در این اثنا، ناگهان ارتباط مجدد با تلسکوپ مزبور برقرار شد که صحنه بسیار عجیبی را نشان میداد، و گزارشگر، غرق تحیر و تعجب، از این وضعیت که ثانیههایی پیش رخ داده بود سخن میگفت. ماجرا، چنانکه در تصویر هم معلوم بود و با «نوکامنت» هم بار گزارش بار بود، اینکه عنکبوتی غولپیکر درون شهابسنگِ فروزان دیده میشد! درست انگار که -شبیه قصص اساطیری قدیم- خدایان دیوی را درون شهابسنگ به زنجیر کشیده و به سمت زمین شلیک کرده باشند.
ناگهان سمت و سوی اخبار و گزارشها و پرسشها و مصاحبههای کارشناسی و بحث و نظرها بهکلی تغییر کرد: آیا این یک موجود زنده است؟ چگونه دیانای آن تاب حرارت بالای شهابسنگ را دارد؟ ممکن است این نشانه وجود تمدنی در سیارات دیگر باشد؟ آیا این یک اعلام جنگ به زمین است یا یک سفیر صلح؟ چنین عنکبوتی در قد و قوارۀ دایناسورها، آیا نشانۀ بقای دوران قدیم زمینشناختی در کرات دیگر نیست؟ چه انواع دیگری از چنین موجودات زنده و شکلهای زیستی ممکن است وجود داشته باشد؟ و حالا، اصلا اخلاقا درست است که به شهابسنگ شلیک کنیم درحالی که یک موجود زنده بیگناه درون آن به بند کشیده شده؟ چه کسی گفته است ارزش سلامت ما انسانها از جان این زبانبسته بیشتر است؟ اصلا آیا تعابیر تحقیرآمیزی مثل «زبانبسته» زیاده انسانمدارانه و خودبرتربین نیست؟ .... چنان شد که گویی اصل ماجرا که تهدید زمین و زمان و آمدن آخرالزمان و امکان پایان یافتن حیات و بسته شدن پرونده تاریخ و تمدن و جهان، و غیره بود از کانون توجهات کنار رفت.
البته به چند دقیقه نکشید که مسئول تلسکوپ عذرخواهی کرد و گفت قضیه این بوده که یک عنکبوت معمولی روی عدسی تلسکوپ نشسته بوده. به این شکل، دوباره ماجرا به مسیر اصلی خود بازگشت با همان پرسشها و اظهارنظرهای دورۀ پیشاعنکبوتِ واقعۀ شهابسنگ.
اما غرض از اینهمه اطاله (شاید به لاطائل) اینکه مسئله اصلی ما، در همۀ سطوح از فرد و گروه و کشور تا دنیا، عبارت از شهابسنگ است. نه یکی، نه ده تا، بلکه (چنانکه گویا یکی از خطبای جمعه در اوایل انقلاب گفته بود)، فروندفروند(!) از آن. از کوچک تا بزرگ، نشانه رفته به سوی هدفِ مشخصِ ما، یا بیتوجه به ما ولی با سایدافکتهای جدی برای ما؛ متوجه تکتک ما یا مجموعههایی از صنف و جنس و شهر و کشور تا کره زمین؛ از شهابسنگهایی که هر لحظه برخورد میکنند و، به توالی و تناوب، زخم و سوزش به جا میگذارند تا آنهایی که بزرگتر و مهیبترند و کل دنیا را هدف گرفتهاند و معلوم نیست دقیقا کی و کجا قرار است اصابت کنند. باری، باری در این میانه، در این اوضاع و احوال، بس عنکبوت (یا چیزهای دیگری) که روی عدسی تلسکوپ مینشیند و حواس ما را از اصل ماجرا به کلی پرت میکنند. مسئله و معضل و مشکل ما شهابسنگ است؛ شهابسنگها است. عنکبوت، حتی اگر روی شیشه تلسکوپ نه، بلکه واقعا داخل شهابسنگ به چارمیخ کشیده شده باشد، شبهمسئله (یا اصلا ضدمسئله) است...
آکادمی علوم انسانی
➣ @humansciences
1.1K views09:17