2022-06-18 21:18:36
خلاء میانجی های مدنی در ایران
هیچ دولتی نمی تواند بدون تعامل با گروه های متشکل میانجی در جامعه به حکمرانی خوب برسد. دولت در حالی که دانشکده حکمرانی خوب را هم تاسیس کرده است اما اراده ای برای تعامل سازمان یافته باجامعه مدنی را ندارد. جامعه مدنی که در اثر رفت و آمد فعالین سیاسی به این جامعه سالهاست نحیف مانده است و نقطه نطرات آن به علت حضور سیاسیون در این جامعه مواضع سیاسی تلقی می شود به عنوان گروه میانجی به رسمیت شناخته نمی شود.
متاسفانه دولت سالهاست تلاش می کند با ایجاد سازمان های موازی با تشکل های مردمی از این تشکل ها به عنوان گروه میانجی دولت و مردم بهره ببرد. اما از آنجا که این نوع تشکلها ارتباط ماهیتی با مردم ندارند هیچ موفقیتی در کسب جایگاه میانجی در جامعه نداشته است.
تشکیلات شبه مدنی آفتی بزرگ برای جامعه مدنی و جنبش اجتماعی است. این تشکیلات های شبه مدنی نیاز دولت را در روابط بین المللی مرتفع می کنند. اساسا در تئوری روابط بین الملل، جامعه مدنی اهمیت دارد و نقطه نظرات آن با گوش بهتری شنیده میشود. حضور دوهان نماینده سازمان ملل در ایران تجربه ای از ضرورت کار کرد جامعه مدنی برای دولت بود. اگر جامعه مدنی قوی در ایران بود تحریم های یکجانبه آمریکا در ایران در دادگاه افکار عمومی جهان بود. جامعه مدنی ایران با مباحثهها و گفتوگوها صرفا تقویت نمیشود. جامعه مدنی با توسعه اجتماعی کشور قوت پیدا میکند. با افزایش ضریب تشکل پذیری مردم؛ این که همه مردم از دست یک جمله لعنتی – نظرم این است که این جمله لعنتی است، جملهای است که حاکمیت اقتتدارگرا در سایه انواع فشارهایی که به حوزه اجتماعی آورده، به مردم حقنه کرده است که هر کس افتخار کند که خودش تنهاست، مستقل است و وابسته به هیچ حزب و دسته و گروهی نیست. این جمله، بنیان سیاسی کشور، بنیان مدنی کشور، بنیان اجتماعی کشور را به خطر انداخته است. جملهای است که از استاد دانشگاه تا کارگر به آن افتخار میکند در این مملکت، تا جامعه شناس و استاد علوم سیاسی وابسته به هیچ حزب و دسته و گروهی نیست یک حقیت تلخ در آن نهفته است. این حقیقت تلخ این است که چگونه یک تفکر انحرافی مانع رشد و بالندگی جامعه مدنی است. جامعه شناسی سیاسی این نوع رفتار اجتماعی به پدیده ای به نام سوژگی. که فوکو از تئوریسین آن است نسبت می دهند.
مردم متاثر از سوژگی از ترس گرفتار شدن به مجازات هایی که اساسا تناسبی با نوع مخالف آنها ندارد، خودشان رفتاری را انجام می دهند که منجربه چالش جدیدی برای آنها نشود.
متاسفانه معدل سنی رهبران جامعه مدنی نیز بالا است و ظرفیت و زبان جذب جوانان را به صورت تشکیلاتی ندارد اوج موفقیت های جامعه مدنی جدب جوانان در تشکل های مردمی بوده است. جامعه جوان کشور هنوز نتوانسته با جامعه مدنی ارتباط بگیرد. دولت نیز در جذب آنان ناموفق بوده و عملا این نیروی جوان که موثر، با نشاط و فعال است، در زمین دیگری بازی می کند که نه تعاملی با دولت و جامعه مدنی ندارد.
راه غلبه برای فرآیند معیوب توسعه مشارکت های اجتماعي در کشور است. سازمان امور اجتماعی کشور باید با باز بینی سیاستگذاری های گذشته را را برای مشارکت های اجتماعي مردم باز کنند. اگر این حوزه از نشاط و فعالیت برخوردار نباشد با توجه به هم افزایی انواع بحران ها در کشور و کاهش،جدی سرمایه اجتماعی کشور توان مهار این بحران ها در کشور هر روز کاهش پیدا می کند. دولت باید به این باور برسد که با ایجاد تشکیلات شبه مدنی توسط کارگزاران خود نمی تواند خلاء جامعه مدنی به عنوان لایه میانجی جامعه را پر نماید. باید یاد آوری نمود فرآیند های سلبریتی سازی که بسیاری از آنها ریشه در حمایت های دولت و صدا و سیما دارد به چه فرجامی برای دولت رسیده است. جامعه مدنی باید امکان ظهور و توسعه را در جایگاه خودش پیدا کند در غیر این صورت اساسا کارکرد خود را ندارد. برای درک بهتر پیام این یاد داشت واقعه ای را بازنگری کنیم. در روز های حساسی که رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی قبل از حضور این مقام بین المللی و علی القاعده بی طرف در اجلاس حکام انرژی اتمی به اسرائیل می رود بعد در این اجلاس حضور پیدا می کند و آن قعطنامه صادر می شود. این رفتار فارغ از اینکه از طرف دولت ایران مورد نقد قرار می گیرد، در صورت وجود یک جامعه مدنی مستقل و سیاستگذاری اصولی در حوزه مشارکت های اجتماعی می توانست از طرف این جامعه نیز به شدت مورد نقد قرار بگیرد.
حتی در فاصله چند ساعت فاصله از دیدار غیر منطقی گروسی با مقامات اسرائیلی تا حضور سوگیرانه در اجلاس سران فرصت به چالش کشیدن این دیدار کاملا مهیا بود. بی تردید از هر زاویه ای به این موضوع بنگریم این سفر در آستانه آن اجلاس شبه برانگیز است و می تواند بی طرفی یک سازمان بین المللی را زیر سوال ببرد.
153 views18:18