Get Mystery Box with random crypto!

| نیلوفر| در جست و جوی صلح، تعالی و حقیقت

Logo of telegram channel neeloofaran — | نیلوفر| در جست و جوی صلح، تعالی و حقیقت
Logo of telegram channel neeloofaran — | نیلوفر| در جست و جوی صلح، تعالی و حقیقت
Channel address: @neeloofaran
Categories: Uncategorized
Language: English
Subscribers: 1.91K
Description from channel

مطالب پیشنهادی خود را جهت انتشار در سایت و کانال نیلوفر به این آیدی ارسال فرمایید:
@borhani54
گروه گفتگو:
https://t.me/ 73gMu0-Mft84YzQ0

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


The latest Messages 5

2022-07-30 19:27:15 *This William or That William?*
*کدام ویلیام درست می‌گفت؟*
.
در سال 1850 نابغه جوانی به نام *William Clifford* در سن پانزده سالگی وارد کالج سلطنتی انگلستان شد و بسرعت مدارج دانشگاهی فیزیک و ریاضی را با بهترین نمرات طی کرد و به استادی همان دانشگاه رسید. ده سال پس از ورود به دانشگاه، یعنی در سن بیست و پنج سالگی نظریه ماده و گرانش را براساس انحنای زمان-فضا عنوان کرد، نظریه‌ای که بیش از نیم قرن ناشناخته ماند و سپس مجدداً توسط آلبرت اینشتین (و به احتمال زیاد بدنبال آشنایی او با نوشته‌های کلیفورد) بعنوان تئوری نسبیت ارائه شد و مرزهای فیزیک و اخترشناسی را جابجا کرد.
در سن 33 سالگی، کلیفورد نظریه‌ای بسیار مهم و اساسی در زمینه فلسفه اخلاقی عنوان کرد و عنوان داشت:
*«داشتن اعتقاد به هر چیزی بدون وجود شواهد کافی نه تنها غیرمنطقی، بلکه بسیار غیراخلاقی و زیانبار است».*
او عنوان کرد که هر نوع اعتقاد باید براساس شواهد کافی و قابل اثبات باشد (responsible believing) ، وگرنه اعتقاد بدون داشتن شواهد کافی و مستند (irresponsible believing) فقط موجب تقابل‌ و دشمنی بین افراد و گروهها و آسیبهای اجتماعی فراوان خواهد شد. کلیفورد معتقد بود که اگرچه داشتن اعتقاد *«حق»* هر کسی است، ولی داشتن هر حقی با داشتن *«مسئولیت»* در قبال نتایج آن همراه است (برای مثال ما با گرفتن گواهینامه حق رانندگی بدست می‌آوریم، ولی مسئولیت آن هم برعهده خود ما خواهد بود).
متأسفانه این دانشمند و نابغه بزرگ که میرفت تا دنیای دانش و فلسفه را دگرگون کند، در سن 34 سالگی، یعنی یکسال پس از عنوان کردن نظریه فلسفی‌اش فوت کرد.
.
چند سال بعد، یکی از استادان برجسته فلسفه در دانشگاه هاروارد، به نام *William James* ، در انتقاد از نظریه ویلیام کلیفورد و در دفاع از اعتقادات، عنوان کرد که:
*«هرکسی حق دارد به هر چیزی که دلش بخواهد اعتقاد داشته باشد و بخاطر آن به هیچکس پاسخگو نیست. هیچکس هم حق دخالت در اعتقادات دیگران را ندارد».*
.
در فلسفه، تئوری ویلیام کلیفورد به
"Sufficient evidence Theory"
و تئوری ویلیام جیمز به
"Right to believe Theory"
معروف شدند.
.
در سالهای بعد...
- دانشمندان رشته‌های STEM، شامل science, Technology, Engineering and Mathematics تئوری اول را بعنوان معیار کار خود قرار دادند. آنها بر اساس تئوری ویلیام کلیفورد، روزبروز بیشتر و سخت‌تر هر ایده و نظری را به شدت به چالش کشیدند و فقط مطالب آزمایش و اثبات شده را بعنوان دانش قبول کردند و آموزش دادند.
- برعکس بزرگان دین، اخلاقیات و سیاستمداران تئوری دوم را اساس و مبنای کار خود قرار دادند و از ارائه شواهد و مدارک برای نظرات خود سر باز زدند. آنها طبق تئوری ویلیام جیمز، عنوان کردند که داشتن هر عقیده‌ای حق ماست و هیچکسی حق پرس‌وجو در نظرات ما را ندارد.
.
و اما نتیجه...
در یک و نیم قرن گذشته، شاخه‌هایی که تئوری ویلیام کلیفورد را اساس کار خود قرار دادند (علوم تجربی، ریاضیات و شیمی و فیزیک و کامپیوتر، مهندسی‌ها)، نه تنها به پیشرفتهایی شگرف و عظیم دست یافتند، بلکه روزبروز اختلافات بین آنها کاسته شده و بر اشتراکات آنها افزوده شد، بطوریکه که برای مثال امروزه تفاوتی بین روشهای پزشکی در ژاپن و آفریقای جنوبی و آمریکای شمالی و غیره وجود ندارد و همگی به اصول ثابتی معتقدند و مدام در حال پیشرفت هستند.
برعکس، رشته‌هایی که تئوری ویلیام جیمز را اساس کار خود قرار دادند (رشته‌های اخلاق، تئولوژی و سیاست) روزبروز به مشکلات جدیدی برخوردند، اختلاف نظرها بیشتر و عمیقتر شد، شاخه‌ها و زیرشاخه‌های جدید تأسیس شدند، رادیکالیسم و افراطی‌گری ظاهر شد، جنگ و دعوا و درگیری و خونریزی و ویرانی و نابودی بوجود آمد، و به مرور زمان، بر مشترکات شاخه‌های مختلف این علوم افزوده نشد، بلکه بیشتر و بیشتر از هم فاصله گرفتند.
فقط در یک و نیم قرن گذشته، بطور متوسط سالی یک میلیون نفر بخاطر اختلافات عقیدتی و سیاسی کشته شده‌اند. امروزه نیز هرروز شاهد درگیری‌های دینی، سیاسی و اختلاف‌نظرهای شدید اخلاقی حتی بین افراد یک جامعه و یک شهر هستیم.
.
در پایان، یکبار دیگر به تئوری ویلیام کلیفورد توجه کنیم:
*«داشتن اعتقاد به هر چیزی بدون وجود شواهد کافی نه تنها غیرمنطقی، بلکه بسیار غیراخلاقی و زیانبار است».*
هیچ نظر و حرف و عقیده‌ای را بدون سند و مدرک معتبر نپذیریم، و هر چند وقت یکبار چندتا از عقاید قدیمی خودمان را بررسی کنیم.
(ادامه در پست بعدی)
@neeloofaran
172 viewsedited  16:27
Open / Comment
2022-07-30 05:15:01 آمد یکی آتش سوار؛ در باب نامه اندیشمند محترم جناب نیکویی خطاب به روشن‌فکران دینی

جواد شریفی

هنگامه‌های حساس و فرازهای تاریخی در فکر و فرهنگ محصول کنش هدف‌مند و هم‌آهنگ میان اصحاب خرد و ارباب دانش‌اند. منفعلانه یافته نمی‌شوند، فعالانه ساخته می‌شوند. اگر مخاطبه و مطالبه جناب نیکویی با روشن‌فکران دینی چنان که باید اهتمام اندیشمندان را برانگیزد، یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ روشن‌فکری ایران رقم خواهد خورد.

اندیشمند اصیل و نااصیل را نه از پاسخ‌ها که از پرسش‌هایشان توان شناخت. مهم‌ترین مساهمت اندیشمندان در تاریخ بشر کمک به یافتن پرسش‌های بجا بوده گرچه پاسخ‌هایشان همیشه روا نبوده. اندیشمند اصیل رادیکال است. رادیکالیسم اندیشگی به معنای یافتن مسائل ریشه‌ای است؛ مسائلی که اگر به درستی پرداخته شوند و پاسخی درخور بیابند، بسیاری مسائل دیگر به صورت تبعی پاسخ خواهند گرفت. اندیشمندان نااصیل در مقابل، بجای پرداختن به مسائل ریشه‌ای درگیر مسائلی هستند که حل نخواهند شد و حتی اگر حل شوند تاثیرشان دامن‌گستر نیست. اندیشمند اصیل شکاف سدّ را می‌بندد و اندیشمند نااصیل سیلابه و لای را از خانه و کاشانه‌اش به دست می‌روبد.

روشن‌فکر دینی اندیشمندی اصیل نیست. مناسبات وجودی‌اش با خودش نه بر اساس شهامت فلسفی که بر اساس شرم و ترس و تعارف است. اندیشه چندپاره‌اش، بخشی در گروی خِرَد خودبنیاد است و بخشی دیگر در گروی نوستالوژی‌ها و هراس‌های وجودی که ارمغان تجربه دین‌ورزانه‌ی عهد خُردْخِرَدى است. روشن‌فکر دینی همچون مادربزرگی است که پیرامونش را از اشیا کهنی آکنده تا خاطرات شیرین گذشته، تلخ‌کامی سالیان پیری را از یادش ببرند. روشن‌فکر دینی شخصیتی تُنُک‌مایه است؛ می‌پسندد که از هر دو سوی(خردگرایان سکولار و دین‌داران) ستوده شود ولی نکوهیده می‌شود و نکوهیده شدنش را هم سند افتخار خود می‌داند. چنین موجودیت شکننده و ضعیفی ناتوان از خلق فرازهای تاریخ‌ساز در فکر و فرهنگ است.

مطالبه جناب نیکویی از روشن‌فکران دینی مبنی بر تعیین موضع مستدل و منطقی با وحی و نبوت و وثاقت تاریخی متن مقدس به اندازه کافی ریشه‌ای نیست. روشن‌فکر دینی ایرانی از زمانه عقب است؛ بسیاری از آن چه را به عنوان آخرین یافته‌ها و دست‌آوردهای اندیشگی‌اش ارائه می‌کند، چند دهه پیش‌تر توسط روشن‌فکران عرب ارائه شده است؛ روشن‌فکر دینی ایرانی نان بیات دیشب را به جای نان تازه می‌فروشد و در این عقد، مرتکب تخلف از وصف می‌شود و پنبه‌های پیش‌تر زده‌شده را دوباره حلاجی می‌کند. و این تنها قصورش نیست؛ او از دیگر قلمروهای دانش که تاثیر مستقیمی بر نتایج پژوهش او دارند نیز ناآگاه است. انسان‌شناسی فرهنگی نمی‌داند. از فرآیندهای عصبیِ شناخت بی‌اطلاع است. با روان‌شناسی اجتماعی که در نسبتی تنگاتنگ با تدیّن عامه است غریبه است. روشن‌فکر دینی ایرانی همان روشن‌فکر سال 60 است. با چنین روشن‌فکرانی بر هیچ بامی گام نخواهیم نهاد.

1401/5/8
t.me/Just_some_ideas



https://t.me/neeloofaran
216 viewsedited  02:15
Open / Comment
2022-07-29 23:42:33
فتوای مهم آیه الله صافی گلپایگانی
درباره قیود نهی از منکر
382 views20:42
Open / Comment