2017-11-30 19:25:05
#اصطلاحات_با_black
Black as coal
شدیداً تاریک یا پلید و شیطانی
[Her heart is black as coal.]
قلب سیاهی دارد.
Black as the night
شدیداً تاریک
[My bedroom is always Black as the night.]
اتاق خوابم همیشه تاریکه.
Black out
بی هوش کردن، از هوش بردن
[High elevation tends to make me black out.]
بلندی حالمو بد میکنه.
Black out
خاموشی مطلق (بر اثر قطع برق)
[The electricity went off and caused a black out.]
برق رفت و همه جا خاموش شد.
to Black list someone
کسی را در لیست سیاه گذاشتن
[He can't find work because he was black listed.]
نمی تونه کار پیدا کنه چون اسمش رفته تو لیست سیاه.
*معادل [black ball someone] هم به همین معناست. سابقه لیست سیاه به دوره مک کارتی برمیگردد. در آن زمان هر کس تصور میشد کمونیست است نامش را در لیست سیاه می نوشتند و سپس او را می کشتد.
to Give someone a black eye
کبود کردن چشم کسی
[I made a comment about his friend and he gave me a black eye!]
در مورد دوستش یه چیزی گفتم اونم محکم کوبید پای چشمم.
Black and white
پلیس، ماشین پلیس
[A black and white ordered me to pull over.
یه ماشین پلیس به من دستور داد بکشم کنار
@osveh9
127 views16:25