Channel address:
Categories:
Uncategorized
Language: English
Subscribers:
268
Description from channel
Telegram.me/Eslamiafsane
Ph D. candidate in literature / university of Azad Tehran
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
1
1 stars
0
The latest Messages 2
2021-11-27 00:29:38
92 views21:29
2021-11-27 00:29:30
88 views21:29
2021-11-27 00:29:15
98 views21:29
2021-11-27 00:29:10
96 views21:29
2021-11-17 00:06:26
من
از دیار تاریکی و شب
از جنس مطرود
و تو
از تبار طلوع
زلال چون خورشید
من
همپای حوا
رانده شده از حریم
غرق در گندمزار گناه
و تو
پرده دار نور
همسایه خدا
محرم عشق
من
با بیراهه ها همقدم
با هرزه بادها همرقص
و تو
شاهراه حقیقت
کاخ سعادت
من
آن روی سکه توام
نیمه گمشده ای
که در خلوتت
می پرستی اش
و تو
نیمه پنهان من
که در خلوتم
دیوانه وار
می خواهمش
بیا
و به این دوگانگی
مهر پایان بنشان
که
هستی
با من و تو
تفسیر می شود ...
..
#افسانه_اسلامی
اینستاگرام: eslami01
Shere_koochak
735 viewsedited 21:06
2021-11-04 23:01:17
تصویر توست
در
پشت پنجره خیس پاییز
در
قاب خالی دیوار تنهایی
در
غربت آسمان مسافر
در
اندوه هجرت پرنده شکسته بال
در
غبار غروب جمعه
در
زلال چشم ستاره
در
کابوس پریشان نیمه شب
در
خواب نوشین صبح بارانی
در
چشم عاشق گناهکار
تصویر توست
در
آیینه
آیینه
آیینه
آ
یی
نه ......
#افسانه_اسلامی
530 viewsedited 20:01
2021-11-03 00:08:50
مثل شاهینی
که شکارش را
زنده زنده زنده
می درد
پر بود
از خواستن
مثل لذت یک فاتح
بعد از بریدن زبان ها و سلاخی اندیشه های دیگر
مثل شوق زنجیره ای یک خفاش شب
در قاب کلکسیون سوژه ها
و مثل
گودالی بی مفهوم به انتظار سیلاب
سرشار بود از خواستن
برایش دیکته کرده بودند
همه مشق هایی را
که باید نانوشته اجرا می کرد
بر نگاهش عینک شب نشاندند
و در چهارچوب باور
دستانش را بستند
بر چهار دیوار حضورش
موش نشاندند
و سیاهی را
شاهد گرفتند
چشمانش
اما
از جنس نور بود...
#افسانه_اسلامی
590 views21:08
2021-11-01 23:44:50
چشمانت
رمز استنطاق سلول هایی است
که شبانه هایش
گوش کوه ها را شکافته
گویا تر از همه واژه هایی
که اجازه چاپ نداشتند
سلیس روان و پرنفوذ
کاش
جرعه ای از قاموس نگاهت
بر مرداب قلمت
می نوشاندی
تا چشمه ای
به بلندای دماوند
گل کند
نه سیاه
چون سایه ی نشسته در اندوه من
که سرخ
مثل واژه هایت
آبی
مثل اشک افسانه های ننوشته
و زلال
چون لبخند کشاورزی
در فصل درو...
اینک
چشمانم را می بندم
تا نبینم
ندانم
و ننویسم
از چشمانت خواندم
هرآنچه که ننوشتی...
#افسانه_اسلامی
اینستاگرام: eslami01
671 viewsedited 20:44
2021-09-18 12:14:46
بیدار می شوم
پشت پنجره خیس شهریور
چیزی در قلب من می بارد
مثل آسمان امروز
پر از اتفاق نیفتاده ام
پر از رگبار خاطره
طوفان خیالت
سکوت درونم را می آشوبد
واژه ها را
از چشمانم بخوان
از دنیای خاموش ستارگانی
که برای تو
چشمک می زنند
برای طلوع دستانت
برای آتش بازی نگاهت
برای ویرانه شدن در مرز تنت
غبار
غبار
غبار
غبار دلتنگی
در هیچ قاموسی
نمی گنجد
زمزمه ای
در گوش ساعت دیوانه اتاق
وز
وز
وز
می کند
نسیمی
چون هوای پرستوی مهاجری
که به مقصد مرگ پرواز می کند
مشامم را می خراشد
خوابم یا بیدار
نه من می دانم
نه تو
نه دیوارهای به ظاهر صورتی اتاق
فردا
دروغی بیش نیست...
#افسانه_اسلامی
@afsaneheslami
اینستاگرام : eslami01
928 viewsedited 09:14
ا
