صـدا صـدای دَر و مـادری که پشـتِ دَر است صدا صدای شکستن ، دَری که شعله ور است حــرامــزاده چـنــان با لـگـــد به دَر کوبـیــد ، که بارِ شیشه شکست و دو دست ، روی سَر است شکـسـت بـالِ کـبـوتــر ، بـیـا بـرس فـضّــه ، بیا که سهمِ تو این خرده های بال و پَر است هدف علی ست ، و زهرا سِپَر برای علی تـمـامِ نقـشـه ی آنهـا برای یک نـفـر است رسیـد وقـتِ جـدالـی کـه نـابـرابـر بـود ، رسید وقتِ همان لحظه ای که پُر خطر است طناب ، دستِ علی بود و فاطمه بی حال به هوش آمده زهرا ، ز قصّه بی خبر است کجاست حیدرِ من؟ فضّه مرتضایم کو؟ دَوید با نفسِ خسته ای که پُر شَرَر است گرفت شـالِ علی را و سَـدِّ راهـش شد توانِ فاطمـه در این میانه بیشـتـر است غلافِ خنـجـرِ قُنفُذ نبـود ، می دیــدنـد... مقابلِ یَلِ حیـدر ، تلاش ، بی ثمـر است یکی دو ضربـه به بـازو ، امـامِ او را بُـرد نگاهِ خستـه ی زهـرا ، شبیهِ مُحتَضَر است نَبَـر علیِ مــرا ، او تـمــامِ جـانِ مـن است صدا صدای ضعیف و صدای مختصر است 179 views21:23