Get Mystery Box with random crypto!

( دویچلند - آلمان ) گروه موسیقی رامشتاین یکی از معدود گروههای | جمهوری بی‌خدایان

( دویچلند - آلمان )

گروه موسیقی رامشتاین یکی از معدود گروههای موسیقی است که با اغلب آثارشان ارتباط برقرار کرده و بارها و بارها آنها را گوش کرده ام .

من در حدود بیست سال است که با آثار این گروه راک متال آلمانی که دغدغه های ملی گرایانه نیز دارند آشنا هستم و کارهایشان هیچوقت برایم تکراری نشده اند ، هر چند که بعضا شاهد بعضی کارهای ضعیف و سخیف و غیر متعارف نیز از این گروه بوده ام اما بطور کلی آثار خارق العاده ای خلق کرده اند که آدرنالین خون را به شدت افزایش می دهد .

امروز تصمیم گرفتم موزیک ویدیوی دویچلند را برای شما عزیزان تحلیل کنم البته در حد دانش و سواد خودم .

دویچلند یعنی آلمان و مردم آلمان کشورشان را به این اسم صدا می زنند .

این ویدیو ، تاریخ آلمان را در عرض شش دقیقه به ما نشان می دهد .

جنگها ، پیروزیها ، شکستها ، افتخارها ، تحقیرها ، قتل عامها و ....

و در نهایت عشق به وطن حتی اگر رو به زوال باشد ( درس بزرگی برای مردم ما )

داستان از نبرد در جنگل توتبورگ آغاز می شود ، جایی که قبایل ژرمن توانستند امپراطوری روم باستان را شکست دهند و از آن منطقه برانند .

تالار مشاهیر باواریا ، انقلاب صنعتی ، فاجعه هیندنبرگ ، ارتش سرخ ، حمله به پارلمان آلمان ، رایش سوم ، ظهور هیتلر و حزب نازی ، کتابسوزی معروف ، اردوگاه آشوویتس ، هولوکاست و غیره ، مواردی هستند که در این ویدیو به آنها اشاره شده که درباره هر کدام می توان ساعتها گفتگو کرد .

در این ویدیو یک زن سیاهپوست حضور دارد که در اغلب صحنه ها دیده میشود ، او نماد آلمان است که با لب سرخ یا دامن قرمز و زرهی به رنگ زرد تداعی گر سه رنگ سیاه ، زرد و سرخ در پرچم آلمان است .

رمشتاین با زیرکی نماد آلمان را یک زن سیاه انتخاب می کند و نه یک مرد سفید که طعنه هوشمندانه ای است به بحث نژاد پرستی و مرد سالار بودن آلمانها .

این زن کاراکترهای گوناگونی دارد ، گاهی قربانی است و گاهی یک جلاد و در بعضی صحنه ها گویی رهبری مردم آلمان را در دست گرفته و کشور را به هرج و مرج می کشد ، در جای دیگر او مانند یک غریبه است ولی حضورش در همه جا حس میشود ، انگار می خواهد به بیننده القا کند که اصالت و فرهنگ و هویت آلمانها در حال از دست رفتن است .

در صحنه ای دیگر تعدادی راهب مسیحی قرون وسطایی بر سر جنازه این زن نشسته و بدن او را می خورند و عده ای در زیر میز در قفسی شیشه ای اسیر شده اند و در انتظار مرگی مشابه که به وضوح نمایانگر سلطه شوم دین بر جسم و روح و روان انسانها است .

نکته قابل توجه قدر دانی از راهبها و در آغوش گرفتن آنها توسط افسران نازی هنگام سوزاندن کتابها است که اشاره مستقیم به همدستی نهاد حاکمیت و نهاد دین برای تحمیق توده ها و به بردگی کشیدن آنها در طول تاریخ دارد .

اما نقطه عطف داستان حامله شدن زن سیاه است که به جای نوزاد انسان ، چند نوزاد حیوان به دنیا می آورد که شبیه سگ یا گراز هستند .

زن می میرد و جسد او در یک تابوت به فضا فرستاده میشود ولی روح او در قامت یک فرشته در روی زمین باقی می ماند .

اشاره رمشتاین به آلمانی است که پس از جنگهای جهانی تحقیر شده و شکوه و اقتدار گذشته را ندارد و فرزندانش نیز رفتارهای انسانی ندارند .

اما اینجا وطن آنهاست و آنها این وطن را با تمام وجود و علیرغم تمامی این مشکلات دوست دارند .

( امید طوطیان )

@omidtootian