مثلا یواشکی توی همه ی برگه های تقویم رومیزیش بنویسی《دوستت دار | 🍂.آرامـ.فریاد.بزنـ.🍂
مثلا یواشکی توی همه ی برگه های تقویم رومیزیش بنویسی《دوستت دارم》تا هر روز یادش بیاد دوسش داری!همین قدر ساده
مثلا از جلو یه روسری فروشی رد شی و چشمت به روسری پشت ویترین بیوفته و بری توی مغازه و به فروشنده بگی:ببخشید اون روسری که پشت ویترین گذاشتین خیلی به صورتش میاد،میشه بیاریدش برام؟
مثلا شال زمستون امسالشو تو ببافی...توی اولین روز سرد سال رو به روش وایسی و بری روی پنجه ی پاهات و با دستای خودت شالو بندازی دور گردنش که سرما نخوره!
مثلا تاکسی رو یهویی نگه داری و پیاده شی و از گل فروشی بین راه یه شاخه رز قرمز روبان پیچ بخری و با دادن گل بهش چهره ی متعجب پشت شیشه ماشینو عوض کنی...آخ که ادامه ی مسیر با اون لبخند همراه با حیای دخترونه اش چقدر کوتاهه!
مثلا سه تا دونه از اون ساندویچی که دوست داره رو درست کنی و بهش زنگ بزنی و قرار یه پیک نیک کوچولو رو باهاش بذاری...خوردن همون یه دونه ساندویچ همزمان با تماشا کردنش،به اندازه ی دوتا ساندویچی که اون با اشتها میخوره سیرت میکنه!
مثلا زیر تک تک دوستت دارم هایی که نوشته بنویسی منم عاشقتم!
تمام پاییز و زمستون رو با همون یه دونه شال دستبافش سر کنی!
ساندویچ هاشو با اشتها بخوری حتی اگر قبل از حرکت تو خونه نیمرو زده باشی!
مثلا کادو رو همونجا توی کافه باز کنی و چند دقیقه بعد به بهانه ی شستن دستات بری و با همون روسری برگردی پیشش حتی اگر رنگش اصلا با لباسات ست نباشه!
توی تمام مسیر گل فروشی تا مقصد،لبخند زدن فراموشت نشه تا بفهمه خیلی خوشحالت کرده!
مثلا به پای هم پیر شید!
#پر_دخت
@AramFaryadBezan
