[حراج ِامیالِ سرکوب شده] این مزد معنا دارد.زیرا نشان میدهد خ | ARTIST

[حراج ِامیالِ سرکوب شده]

این مزد معنا دارد.زیرا نشان میدهد خویشتن داریِ مبالغه آمیز ما معنایی فراسویِ نیک خصالی دارد و از قضا بر میل بیشتری از عناصر غریزی استوار است.این اتفاق توخالی نیست. بی معنا هم نیست.بلکه فراتابش معناداری از غرایز جنسی ماست.در بنیانِ این فرآیند، اندیشه ی پیکر[سکسوالیته] با شدت هرچه تمام تر در جریان است.همان امیال ِ درهم فشرده و آکنده از سرکوب های بیشمار.به واقع آنچه در جامعه ی کنونی رخ داده نوعی واپس زدگی جنسی ظاهری است، با فرایند پُرپشت و ریز پردازِ افکار و امیال ِ سرکوب شده. جامعه ی به شدت میل خواه،از واقعه ها و رفتارهایی که نظم موجود را بر هم زده اند به شدت استقبال می‌کند. زیرا با کنش ِ شکل دهنده ی بی تعادلی، طبیعت آزادی خواهانه ی انسان را روشن تر می‌کند و در پس شعارهای ظاهری از همان دنیایی سخن می گوید که در اندیشه ی ماست.ذهن به تولید چنین افکاری ادامه می دهد،جامعه و قوانین به ما نهیب می زند، کوتاه می آییم و طبق خواسته ی آنها عمل می‌کنیم غافل از آنکه ذهن خانه ی امن و راحت خود را از دست داده است.این ناهمجوشی میل و قوانین ذهن را پر از خطر و وحشت می کند.کارذهن این است فکر تولید کند. کار فکر این است میل تولید کند.کار جامعه این است میل را با خود سرزنش گری هایی به شدت و بی وقفه ای سرکوب کند.بنابراین گوش دادن به تجربه های جنسی دیگران برای ما مثل گوش کردن به موسیقی لذت بخش می شود. ملودی های که پر از اوج و فرود اند.احساس فشار و تنِشِ ذهن،بدن ما را فرامی گیرد تا با صدای بلند و ناگهانی یک طبل_مثل نقطه اوجی که در اپرا اجرا می شود_ به آرامش و رهایی برسیم.ذهن آرام می شود. تماشا می کند و گوش می سپارد.این گونه جامعه با چرخش ِ درونی و ناگهانی، کنش نامعمولی نشان می‌دهد و به حراج اخلاقیات بالاترین مزد را می دهد.

پرستو آزادی ابد

@StirringsStill