یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود ت | طنین ماه
یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود تا جامه از او بر کنند و از ده به در کنند. مسکین،برهنه به سرما همیرفت. سگان در قفای وی افتادند....
@atenabagherii @atenabagherii #فاخر_خوانی #گلستان_سعدی حكايت دوم در فوائد خاموشی