2022-08-29 23:33:24
به نام خدای آزادی
دوشنبه های ملاقات
«روزی، روزگاری، آزادی می آید»*
پس از دوهفته امروز آقای نوری زاد را دیدم؛ همچنان تکیده و استوار.
خوشبختانه بیماری کرونا برطرف شده ولی همچنان مشکلات زانو درد و دندان برقرار است و او مشغول نوشتن رمان و نقاشی های گهگاه.
نتیجه نداشتن ارتباط تلفنی انباشت گفتگوهاست و تو باید در مدت محدود از هر دری سخنی بگویی و باز، ناگفته هایی فراموشت می شود و زمان به پایان می رسد.
تا هفته ای دیگر و همچنان تداوم قطع تلفن.
من اغلب گزارشگر دوشنبه های ملاقات هستم بدون بیان احساساتم.
و امروز او بود که احساسش را از دوشنبه های ملاقات برایم واگویه کرد:
«دوشنبهها روز میلاد من است. روزی که من میتوانم در آینهای که در برابرم نشسته خود را ببینم.
دوشنبهی خوب من سپاس از تو، که مرا با خودم روبرو میکنی و گل روی همسرم را نشان من میدهی و به من میگویی که در این قله هفتادسالگی پس از پیمودن همه سرگشتگی ها سرانجام به ستیغ بلند خانواده پناه آوردهای.
سپاس همسرم که گوهر گرانبهای خانواده را بر من رونمایی کردی و با همه رنجهای پیمودن این ستیغ بلند، به «دیدن» رنجها و آرزوهای مردمم آشنا کردی.
پاهای تاول زده امروز من، بوی مهر، بوی عشق، بوی پایداری میدهند.
سپاس تاولهای عشق
سپاس تاولهای پایداری
سپاس خانواده خوبم
و سپاس مردم خوبم.»
محمد نوری زاد
بند شش زندان اوین
۷ شهریور ۱۴۰۱
*یکی از تابلوهای دریافتی امروز
https://t.me/behnima
366 viewsedited 20:33