آنقدش کردم دودول در چاک کون زد بیرون آن مایع سفت و جنون گفتمش | بـــخندید 😂
آنقدش کردم دودول در چاک کون زد بیرون آن مایع سفت و جنون گفتمش کیف بکردی زین کار گفتش گوه نخور ، بچه ب کار تا بگفتا این چنین جمله، دلم هری بریخت کون من از شدت جمله دریست... گفتمش حالا چ گوهی بنخوریم.. گفتش ، بگا رفتیم بشین عن بخوریم