ما برای تجربهی «نشدنها»به زمین آمدهایم.. مارا به صرف فعل،ند | کپشن خـــاص
ما برای تجربهی «نشدنها»به زمین آمدهایم.. مارا به صرف فعل،ندیدنها،نماندنها،نخواستنها،نرسیدنها فراخواندهاند. ما برای دویدن به سوی محالها آمدهایم.. ما اینجاییم که نهیها بیاستفاده نماند.. ما گروه سرودیم برای تکرار «نمیشود،نمیشود،نمیشود..» ما آن خواستنهایی هستیم که نتوانستند.. ما جایی به دنیا آمدهایم که ترکهی تمام نبایدها را بالای سرمان گرفتهاند.. ما آن خط موازی با آنچه باید «بشود» بودیم خطی که هرگز شکسته نشد. و ای کاش میشد.. و اگر میشد..