هرگز فکرش راهم نمیکردم بزرگ شدن این همه دلگیر باشد! که گاهی | کپشن خـــاص
هرگز فکرش راهم نمیکردم بزرگ شدن این همه دلگیر باشد! که گاهی زندگی ات طعم قهوه بگیرد همانقدر تلخ همانقدر تیره... به این در و آن در بزنی که حالِ دلت کمی خوب شود، که روزهایت کمی رنگ زندگی بگیرد، که کمی لبخند در زندگیت معنا پیدا کند! هرگز فکرش را هم نمیکردم که زندگیام آنقدر با غم در آمیخته باشد که تنها دلخوشیام گذر زمان باشد! و حالا من، جوانی که پیر شدهام و مبتلاام به روزمرگی! و افسردگی خصوصیت بارزیست در من که روز به روز بیشتر بر روحم رخنه میکند! و من هر شب آرزو میکنم به روزهای کودکیم برگردم! که تنها درد زندگیم زخمِ زانوهایم باشد!