کافکا تقریبا با عصبانیت به چشمهایم خیره شد و با صدایی آهسته و | Dark 🌚 club
کافکا تقریبا با عصبانیت به چشمهایم خیره شد و با صدایی آهسته و گرفته که پیدا بود احساسِ شدیدی را کتمان میکند، گفت: "من در قفس هستم..." گفتم: "میفهمم. اداره..." کافکا حرفم را قطع کرد: "نهتنها در اداره، بلکه اصولا..." دست راستش را مُشت کرد و روی سینهاش گذاشت: "میلهها در درون مناند." گوستاو یانوش - گفتگو با کافکا @Dark_Club
Welcom to my dark side. Your going to love it🥀. Nshenas:. https://telegram.me/dar2delbot?start=send_vlJjvA. Instagram: https://www.instagram.com/HeartBeatReally/. 🆔: @indomitablee...