مرد جوان وارد طلافروشي شد و حلقهاي را انتخاب کرد. طلافروش پرس | کلام دلنشین
مرد جوان وارد طلافروشي شد و حلقهاي را انتخاب کرد. طلافروش پرسيد: «آيا ميخواهيد داخل حلقه نوشتهاي حک شود؟»
مرد جوان گفت: «بله، لطفاً حک شود: تقديم به عزيزترينم، مریم.» طلافروش پرسيد: « خواهر شماست؟» مرد گفت: «قرار است با هم نامزدشويم.» طلافروش گفت: «من اگر جاي شما بودم اين را داخل حلقه نمينوشتم. اگر نظر شما يا او عوض شود ديگر نميتوانيد از اين حلقه استفاده کنيد.» مرد گفت: «پيشنهاد شما چيست؟»
طلافروش گفت: «اين را تقديم ميکنم: به اولين و آخرين عشقم. با اين کار شما ميتوانيد از اين حلقه بارها استفاده کنيد. من خودم هم همين کار را كردم.