معانی make در انگلیسی 1-ساختن مثال: make poem معنی: شعر ساختن 2-برگزیدن مثال : they made him king at the age of fifty معنی : در سن پنجاه سالگی او را به پادشاهی برگزیدند 3- مرتب کردن مثال: he makes the house once a week معنی : او هفته ای یک بار خانه را مرتب می کند ۴- برابر بودن مثال: two and two make four معنی: دو و دو می شود چهار ۵- شدن مثال : you will make a fine teacher معنی : تو معلم خوبی خواهی شد ۶- فهمیدن مثال : what do you make of this movie? معنی: از این فیلم چه فهمیدی؟ ۷- وادار کردن مثال: make him brush his teeth معنی: وادارش کن دندان هایش را مسواک بزند #vocabulary @english_ili کانون زبان ایران 306 viewsஜ( Aʅι )ஜ, 08:25