Get Mystery Box with random crypto!

#کاربرد_لغات_درس بیست و چهارم consent بمعنی موافقت کردن مت | 🇬🇧Practice For IELTS🇬🇧

#کاربرد_لغات_درس بیست و چهارم

consent

بمعنی موافقت کردن
مترادف agree

@Gflowenglish

Her father reluctantly consented to the marriage.
پدر او با بی میلی با ازدواج او موافقت کرد.

He rarely consents to do interviews.
او به ندرت با انجام مصاحبه موافقت
می کند.

@Gflowenglish
@Gflowenglish