گفت و گو با مردی که سه بار حبس ابد خوردهاست پناه به كمپ بر | دکه قانون
گفت و گو با مردی که سه بار حبس ابد خوردهاست
پناه به كمپ بر اي گريز از جامعه
@ghanoondailyir
پاچههای شلوار راحتی را تا زیر زانو بالا زده، شيلنگ آب را توی دستش گرفته و با دست دیگرش جاروی دسته کوتاه را روی زمین میکشد. انگار دستش میلرزد. 50 ساله به نظر میرسد. ابتدا خیال میکنم از کارکنان کمپ است. میآیم سراغ دفتر مدیر را بگیرم که مدیر، خودش از اولین اتاق کمپ که با فاصله کمی از درب ورودی قرار گرفته بیرون میآید.
«دستت درد نکنه مهدی؛خسته نباشی». مهدی، شيلنگ را گوشه حیاط میگذارد و شیر آب را میبندد. یکی از مددجوهاست. این را از حرفهای مدیر میفهمم.«مهدی سه تا ابد دارد». ابد... سنگین و کشدار. مدیر مهدی را صدا میزند؛ آرام میگوید:«کم حرف است. من بگویم، حرف میزند». مهدی جلو میآید و مردد میماند. سرش را به یک طرف خم کرده است. روی گردنش خالکوبی دیده میشود؛ چند خط نوشته ناخوانا. چهرهاش آرام به نظر میرسد. حال، آدمی بهنظر ميآيد که چیزی برای باختن ندارد و از پسِ آن، به آرامشی عمیق دست یافته است.
باورش سخت است اما مهدی مهر امسال 36 ساله میشود. مرد جا افتادهای که گذر زمان روی پیشانیاش خطهای عمیق انداخته، مهر 1360 در خرم آباد دنیا آمده است؛ یک سال بعد از جنگ....
http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/main/86900