حقیقت و ذات رابطه ها یادداشت/ هادی اسکندرپور من بهترین خودم | هشترود نیوز

حقیقت و ذات رابطه ها

یادداشت/ هادی اسکندرپور

من بهترین خودم برای تو هستم اما چه سود که اگر تو بهترین خودت برای من نباشی؟؛ برداشت واقعی از آن حسی که من نسبت به تو دارم را نخواهی داشت.

هر فرستنده ای گیرنده ای همگن می خواهد تا حق مطلب ادا شود. یعنی آن پیامی که فرستاده می شود بصورت کامل و کافی دریافت شود؛ در غیر اینصورت چه سود پیامی قوی ساطع شود اما تنها یک طیف ریز از آن دریافت شود؟

درسته، درک و باور طرف مقابل بالاتر از چیزی به نام عشق است، درک و باور طرف مقابل امری علمی، اکتشافی است که در این فرآیند علمی طرحواره های ذهنی، الگوهای ذهنی و باورهای طرف مقابل رو می بینی و همگامی مناسب و متناسب با وجود او، بهش تقدیم میکنی طوری که، عدالت، آزادی و آرامش که مولفه های اولیه یک رابطه پویا و سالم هست براش ملموس ترین باشه.

اما عشق امری اختراعی بدون ذات هست و ریشه در تفکر ادراکی دارد( یعنی هر کسی هر حس عاطفی رو که به کسی داره، اسمشو میزاره عشق که ممکنه انگیزاننده غریزه باشه، هوس باشه، کمبودهای درونی باشه یا صرفا تصورات ذهنی ما از طرف باشه نه واقعیت اون طرف) که با انواع مغالطه همراه است.

حقیقت آنچه اتفاق می افتد این است... شاید برای تو عجیب، غریب و شوکه کننده باشد، اما کسی که تو را باور دارد و درکت می کند و پاسخی مناسب و متناسب به کنش های فکری، عاطفی و هیجانی تو می دهد؛ برایت نزدیک تر از کسی هست که عاشقت هست، عاشق ممکن است پدر مادر یا همسرت باشد و کسی که باورت دارد یک دوست یا غریبه ای باشد که تو او را نمی بینی اما پیامش را به هر نحو دریافت می کنی.

دوست من این مفاهیم قراردادی بین انسانها باید حذف شود تا حقیقت ذاتی روابط بصورت واقعی آشکار شود. رابطه ها با آن مفهوم و قرار دادی که قبلا خواندی نیست و نیاز به حذف، بازسازی، باز تعریفی و باز آفرینی دارد.

پایان/