Get Mystery Box with random crypto!

جنبش معلمان، ناسیونالیسم محمد حبیبی و دانش‌آموز افغان اعتصاب | Hegemony & Culture | هژمونی و فرهنگ

جنبش معلمان، ناسیونالیسم محمد حبیبی و دانش‌آموز افغان

اعتصاب معلمان در سال‌های اخیر یکی از سازمان‌یافته‌ترین اعتصاب‌های کارگری در ایران بوده است. این اعتصابات حول محور مطالبات صنفی بوده است ولی رشد کمی آن می‌تواند باعث کسب تجاربی ارزشمند برای طبقهٔ جهانی کارگر در ایران شود. ولی این امر به صورتی خودبه‌خودی انجام نمی‌گیرد و نیازمند دخالت مستقیم عناصر آگاه طبقهٔ کارگر است. از زمان مارکس و انگلس تا لنین همواره این آگاه‌ترین بخش‌های طبقهٔ کارگر بوده‌اند که توانایی فهم منافع طبقهٔ کارگر را داشته‌اند و بر این اساس و با تکیه بر تحلیل علمی قادر به تعیین استراتژی برای بدنهٔ طبقهٔ کارگر بوده‌اند. بدون چنین استراتژی‌ای هر جنبش کارگری‌ای در اثر خودانگیختگی یا ابزاری در دست لایه‌های مختلف طبقهٔ حاکم (بورژوازی) می‌شود و یا در اثر سردرگمی فعالان آن دچار انحراف شده و لاجرم دچار رکود و فراموشی می‌شود. تحلیل علمی نیازمند مطالعهٔ دقیق واقعیت (اطلاع از واقعیت) با روشی علمی است. مارکس، انگلس و لنین چنین ابزاری را اتخاذ کرده‌اند و این ابزار تحلیل علمی را به نسل‌های بعدی آگاه‌ترین عناصر طبقهٔ جهانی کارگر انتقال داده‌اند. متأسفانه در ایران شاهد بحث جدی در مورد استراتژی برای طبقهٔ کارگر نیستیم و گویا این جنبش‌های پراکنده قرار است به صورتی خودانگیخته بتوانند قدرت را از چنگ طبقهٔ حاکم درآورند.

این مقدمه را برای اشاره به توئیت محمد حبیبی از سازماندهندگان اعتصاب معلمان آورده‌ایم. حبیبی توئیت کرده است که: «شعار "آموزش رایگان حق فرزند ایران" یک شعار استراتژیک برای پیوند و اتحاد میان همه اقشار اجتماعی معلم، کارگر، دانشجو، پرستار، بازنشسته». این جمله دو ایراد اساسی دارد: یک. این جمله چنان وانمود می‌کند که معلم، پرستار و بازنشسته «قشری» جدا از کارگر است! دو. شعار «آموزش رایگان حق فرزند ایران» در حالی که حدود نیم میلیون دانش‌اموز افغان در مدارس ایران تحصیل می‌کنند چیزی جز ارتجاع تعفن‌برانگیز خرده‌بورژوازی ایران است؟

متن کامل…