🔥 Burn Fat Fast. Discover How! 💪

مه جنگ در اوکراین امروزه نیز مانند گذشته‌های نه چندان دور، طب | Hegemony & Culture | هژمونی و فرهنگ

مه جنگ در اوکراین

امروزه نیز مانند گذشته‌های نه چندان دور، طبل جنگ در اروپای شرقی نواخته می‌شود. رهبران جهان مسئولیت وضعیت را به گردن یکدیگر می‌اندازند. در ظاهر هیچکس خواهان جنگ نیست، اما در این میان ارتش‌ها در حال حرکت هستند و تانک‌ها، موشک‌ها، و ناوهای هواپیمابر در موقعیت جنگی قرار می‌گیرند.

بحران در مرز روسیه و اوکراین پیچیده است و در چندین سطح حرکت می‌کند: جاه‌طلبی روسیه برای تبدیل شدن به محور اتحادیهٔ اوراسیا که جلوی جذب کشورهای اقماری سابقش به سمت آهنربای اروپا را بگیرد. اتحادیهٔ اروپا که بین آتلانتیسیسم و ​​خودمختاری استراتژیک به دنبال توافق با روسیه است. مداخلهٔ آمریکا که تنش‌ها را دامن زده و سعی می‌کند پاریس و برلین را از مسکو جدا کند. تلقی این موضوع به عنوان یک جنگ منطقه‌ای برای ایجاد مرزهای جدید کافی نیست. مسئلهٔ اصلی این‌هاست: حوزه‌های نفوذ، شراکت در بازارها، اتحادهایی که باید تقویت یا سست شوند.

بحران اوکراین نظم جهانی در حال فرسایش و تقسیم مجدد جهان میان قدرت‌های بزرگ را آشکار می‌کند. این امر جنگ را به هیچ وجه منتفی نمی‌سازد، بلکه پیش‌بینی و آمادگی برای آن است. این حملهٔ چین و غول‌های صنعتی و مالی آن در بازارهای جهانی است که کل نظم قدیمی را تحت فشار قرار می‌دهد. آسیا صعود می‌کند، غرب افول می‌کند.

دزدان جوان یواشکی به غارت شرورهای قدیمی که نمی‌خواهند تسلیم شوند، می‌روند. هیاهوی جنگ چیزی نیست جز ادامهٔ این مبارزهٔ بی‌امان که از سال‌ها پیش در میدان سرمایه آغاز شده است.

بالاترین بهای مبارزه برای تقسیم را، مثل همیشه، کارگران می‌پردازند: یا برای سود استثمار می‌شوند، یا گوشت دم توپ می‌شوند، یا با بی‌ثباتی و افزایش قیمت کالاهای اساسی، از انرژی گرفته تا سبد خرید بهای بحران را می‌پردازند.

در ایتالیا، همهٔ احزاب پارلمانی -- از چپ به راست، بدون هیچ استثنایی -- برای دفاع از یارانه‌ها و سوبسیدهای فوق‌العاده‌ای که باید بین مشتریان انتخاباتی‌شان توزیع شود، بدون توجه به جنگی که درهای اروپا را می‌کوبد، موضع گرفته‌اند. و در واقع این اصلاً کار آن‌ها نیست: این دولت کمیسر بزرگ اروپایی ماریو دراگی (نخست‌وزیر دولت وحدت ملّی ایتالیا که ده سال رئیس بانک مرکزی اروپا بود) است که تصمیم می‌گیرد، نمایندگان مجلس برای یک درصد بیشتر در نظرسنجی‌ها می‌جنگند و نمایش بازی می‌کنند.

کنار گذاشتن انفعال سیاست پارلمانی و انتخاب کنشگری مبارزه توسط تک‌تک اشخاص تنها راه مبارزه با سرمایه‌داری و تضادهای وحشتناک آن است.

هر قدرتی اشتهای خود را با انواع ایدئولوژی‌ها و توهمات توجیه می‌کند و می‌پوشاند. روسیه ادعا می‌کند که از برادران خود در دونباس دفاع می‌کند، ایالات متحده و اتحادیهٔ اروپا ادعا می‌کنند که به عنوان سنگر دموکراسی و شیوهٔ زندگی غربی در برابر حکومت‌های خودکامهٔ در حال پیشروی ایستاده‌اند. چین پس از «قرن ذلت» که در آن تجزیه و مستعمره شد، جایگاه خود را در مرکز جهان بازمی‌یابد.

تنها انترناسیونالیسم کمونیستی است که می‌تواند با نشان دادن راه انقلاب، جنگ طبقاتی علیه جنگ ملّی، با غلبه بر جامعه‌ای که به طبقات و دولت‌ها تقسیم شده است، این دروغ‌ها را افشاء و کارگران همهٔ کشورها را متحد کند.

کارگران انترناسیونالیست