تحلیل و بررسی اصالة الحس در علم جرح و تعدیل حيدر حبّ الله ترج | افکار و آراء حیدر حبالله
تحلیل و بررسی اصالة الحس در علم جرح و تعدیل
حيدر حبّ الله ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال:
برخی از علماء، هنگام شک در حسی بودن یا حدسی بودنِ گزارشهای علماءِ رجالِ متقدم (همچون نجاشی وشیخ طوسی) مبنی بر وثاقت و یا ضعف راویان،به «اصالة الحسِ» عقلائی، استناد میکنند. این «اصالة الحس» چیست؟ آیا منشاءِ عقلی دارد؟ آیا میتوان برای تثبیتِ حجیتِ این گزارشها – مانند توثیقاتِ نجاشی و شیخ طوسی و … – به چنین اصلی، اعتماد کرد؟
جواب
وقتی عالمِ رجالی، یک راوی را توثیق میکند و وی را مورد اعتماد، معرفی مینماید طبیعی است که سوال کنیم: چگونه این عالمِ رجالی – مانند نجاشی و یا بخاری مثلا – فهمید آن راوی، ثقه و مورد اعتماد است؟ در برابر ما دو احتمالِ بزرگ قرار دارد: احتمال اول:عالمِ رجالی به شکل محسوس، بر احوالاتِ راویان اطلاع داشته است و به همین دلیل، خبر میدهد که فلان راوی، ثقه و مورد اعتماد است. برخی از علماء با توجه به تبیینی که از این «شکل محسوس» ارائه میدهند آن را به سه حالت تقسیم میکنند:
محسوس به صورت مستقیم: بدین صورت که مثلا نجاشی، ملازم و همراه با فلان راوی بوده و در این همراهی، حالات وی را – اعم از صدق و کذب یا ضبط و نسیان – فهمیده است.
محسوس بر اساس نقل دیگران: بدین صورت که کسانِ دیگری که ملازم و همراه با فلان راوی بودند و حالات وی را به صورت مستقیم و محسوس، درک کردهاند برای نجاشی نقل میکنند.
محسوس بر اساس وضوح: بدین صورت که نجاشی در فضا و جوّی زندگی میکرد که به خاطرِ وجودِ مجموعهی بزرگی از کتب و شواهد در دسترس، احوالاتِ فلان راوی کاملا واضح و روشن بود و نجاشی میتوانست سریعا، به وثاقت آن راوی پی ببرد.