تنافی و انسجام بین «لا اکراه فی الدین» و فرهنگ اکراهِ موجود ح | افکار و آراء حیدر حبالله
تنافی و انسجام بین «لا اکراه فی الدین» و فرهنگ اکراهِ موجود
حيدر حبّ الله
ترجمه: محمّد رضا ملايی
سوال:
سید قطب در کتاب «فی ظلال القرآن» و در تفسیر «لااکراه فی الدین» میگوید:
«این اصل بزرگ، نشان دهندهی تکریم خداوند متعال نسبت به انسان و محترم دانستن اراده و فکر و احساسات وی میباشد و نیز بیانگر این نکته است که خداوند متعال، امر انسان را به خودش واگذار کرده و و البته تبعات عملش را نیز بر دوشِ خودِ انسان نهاده است. اینها خاص ترین ویژگیهای آزادی انسانی است؛ زیرا اولین حق انسان، آزادی عقیده است و قبل از هر دین و مسلکی، این اسلام است که به سوی آزاد کردن خودِ انسانی و نیز تضمین حقوق او سبقت گرفته است. تعبیری که در این آیهی شریفه به کار رفته، به صورت نفی مطلقِ جنس اکراه است؛ گویا انکارِ مطلق اکراه را از طریقِ انکارِ وجود آن تثبیت میکند و با این تعبیر دقیق – که هیچ تعبیری جای آن را نمیگیرد – اکراه را در عالَم واقعیت، بعید میشمارد و به جای اینکه بگوید: «کسی را بر دین، مجبور نکنید» فرمود: «هیچ اجباری در دین نیست». و نیز چنین به نظر میرسد که دلیلِ انکارِ اجبار بر دین را همان تبیینِ رشد و هدایت از گمراهی و نیز وضوح و آشکاریِ راه برای کسی که میبیند، میداند. پس باید انسان خودش حاکم بر خود بوده و نیز باید مختار باشد».
سوال من این است که آیا واقعیت مسلمین، با وجود این اجبارهایی که إعمال میشود، همین آزادی اعتقاد است؟ آیا مسالهی آزادی در نزد قانون گزار اسلامی واضح است؟ آیا برای شما واضح است؟
جواب:
این موضوع را در بحثی که پیرامون جهاد ابتدایی و آزادی عقیده داشتم تحلیل و بررسی کردم.[2] میتوانم بگویم مسالهی اکراه و اجبار، چندین سطح دارد که باید از یکدیگر تفکیک شوند. مهمترین آنها عبارتند از...