و باز هم درد، درد همیشگی، ناامیدی همیشگی، و همیشه به همان گونه | سعید هلیچی
و باز هم درد، درد همیشگی، ناامیدی همیشگی، و همیشه به همان گونه. زمانی که تنها میماند، بسیار عذاب میکشید و میخواست کسی را صدا بزند تا همدمش باشد، اما از پیش این را میدانست که با حضور دیگران، حالش از این نیز بدتر خواهد شد.