اعتماد نهادی ، از ضرورت های اعتماد اجتماعی است یادداشت : | كانال اختصاصى حسين سيوانى
اعتماد نهادی ، از ضرورت های اعتماد اجتماعی است
یادداشت : حسین سیوانی
فرانسیس فوکویاما :
« خوشبختی یک ملت و همین طور تواناییش برای رقابت ، منوط است به داشتن یک ویژگی ِ فرهنگی ِ فراگیر و آن سطح اعتماد در جامعه است . »
اعتماد در لغت به معنای تکیه کردن سپردن و واگذاشتن امری به کسی به اعتبار ِ او ، تکیه کردن بر کسی در حاجتی و باور و اعتقاد به کاری است .
اعتماد مفهومی بنیادین در جوامع بشری است . انسانها در زندگی خود و در رفتارها وکنش های اجتماعی شان در اصل به دنبال رفع نیازهای خود هستند و رفع نیازها در زندگی بشری فقط از طریق روابط اجتماعی ، مبادلات و بده و بستان های اجتماعی ممکن است . اعتماد بنیان ِ شکل گیری هرگونه رابطه و بده و بستان ِ اجتماعی است . در هر رابطه و بده و بستان اجتماعی دو طرف وجود دارد اعتماد کننده و اعتماد شونده که هر دو طرف به دنبال رفع نیاز و کسب منافع خود هستند . از عوامل زمینه ساز یا به تعبیری از انواع اعتماد ، منابع اعتماد و ...می گذرم و به همین اندازه بسنده می کنم که : روابط ونطام خویشاوندی ، اجتماعات و محیط های محلی ، دین و باورهای مذهبی ، سنت ها ، نهادها و سازمانها ، حاکمیت قانون و ... هم از منابع اعتماد و هم سازمان دهنده و نظام بخش به مفهوم اعتماد هستند .
اعتماد از جنبه های مهم ِ روابط انسانی و زمینه ساز وقوام بخش مشارکت وهمکاری ها میان اعضای جامعه و نهادهای اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی است . اعتماد هم موجب زمینه سازی مشارکت ها و همکاری هاست و هم این روابط و همکاری ها را رشد داده تعمیق وتداوم می بخشد . اینگونه فکر می کنم که شاید بی ربط نباشد اگر اعتماد اجتماعی را در کالبد جامعه به سلسله اعصاب و سیستم عصبی این کالبد همچون سلسله اعصاب در بدن جانداران تشبیه کنیم ؛ که هر گونه اختلال یا از کار افتادن این دستگاه و سیستم عصبی ، هماهنگی بین بخش های مختلف جامعه و حرکت و رشد آنها را همچون اندام های موجودات زنده دچار ضعف و ناکارآمدی کرده و به عوارض و بیماری ها مبتلا می کند .
به نظرم در مقوله ی اعتماد به معنای اعم و اعتماد اجتماعی به معنای اخص آن دو موضوع بسیار مهم باشند اول : سرمایه ی اجتماعی ؛ دوم اعتماد نهادی و سازمانی “ سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی “
از مهمترین انواع اعتماد ، اعتماد نهادی است . اعتماد نهادی بیانگر اعتماد مردم به نهادها و سازمانی هایی است که وظیفه ی تدوین ، اجرا و نظارت بر قانون ، اطلاع رسانی و تأمین نیازهای اساسی مردم را برعهده دارند . ضعف نهادها در انجام وظایف و نقص در ایفای نقش و کارکرد آنها علاوه بر اینکه موجب گسترش فساد ، عدم پایبندی به قوانین ، تبعیض و ... را موجب می شود در روابط مردم وجامعه با این نهادها هم اختلال ایجاد کرده و رابطه ی متقابل را با بی اعتمادی مواجه و آسیب های زیادی را تحمیل می کند .
در واقع اعتماد نهادی به این معناست که نظام و ساختارهای نهادها از چنان جایگاه و سطحی از مقبولیت و اعتماد برخوردارند که اشخاص را از بابت سپردن امورشان به این نهادها ، کارکرد این نهادها ، رفع نگرانی ها در برابر پیشامدهای احتمالی مطمئن می سازند .
لذا اعتمادنهادی اهمیت فوق العاده ای دارد چرا که اداره ی امور در بخش های مختلف متکی به نهادها و نظام های تخصصی است و بدون نهادها در عمل اداره ی امور غیر ممکن است . اعتماد به این نهادها ونظام ها برآمده از عملکرد و کارکرد این نهادها در نظر مردم است . بدون اعتماد کلی “ اعتماد مردم به هم و اعتماد به نهادها ونظام ها “ انسجام جامعه در مخاطره می افتد . این اعتماد است که پیچیدگی های زندگی در شرایط امروز را ساماندهی می کند . روابط ، مبادلات و بده و بستان های انسانها را در سطوح مختلف شکل و نگرانی ها را کاهش می دهد و به یکی از عناصر اصلی زندگی و مدیریت جامعه تبدیل می شود . در فضا و شرایطی که اعتماد کاهش می یابد می توانیم رشد آسیب های اجتماعی ، معضلات اقتصادی و سیاسی وحتی تهدیدات و مخاطرات امنیتی را به وضوح مشاهده کنیم .
نهایت سخن اینکه با توجه به بحرانهای ظهور کرده در ابعاد اقتصادی و سیاسی و بین المللی توجه به ضعف نهادی و ساختاری “ تشکیلات و مدیریت “ و نیز کاهش و پایین آمدن اعتماد اجتماعی و عمومی دو موضوع مهم امروز کشور ما هستند که غفلت و تأخیر در حل معضلات این دو بسیار خسارت بار و شاید غیر قابل جبران باشد .
@HosseinSeyvaniofficialchannel