Get Mystery Box with random crypto!

دل به پاییز نسپاریم یادداشت : حسین سیوانی خورشیدِ آخر | كانال اختصاصى حسين سيوانى

دل به پاییز نسپاریم

یادداشت : حسین سیوانی


خورشیدِ آخرین روز شهریور هم غروب کرد و تابستان را به پایان بُرد …

و پاییز آمد با مِهر ، اما زمانه با ما بر سرِ مِهر و سازگاری نبود و زندگی پُر مَلال بود و …

بهار را درنیافتیم و تابستان را نیز هم که ناگاه شد و پاییز شد و …؛

و ای دریغ از ما که نشد کامی بگیریم از بهار ،
و دل گرم نکرده با گرمای تَموز ، پادشاهِ فصل ها پاییز سر رسید و …

اما سراپا اگر زرد و پژمرده هم باشیم
دل به پاییز نسپاریم !



در پاییز

شاخه‌ها را زده‌اند
برگ‌ها را به زمین ریخته‌اند
و شنیدم که زنی زیر لبش می‌گفت :
« تو گنه‌کاری ! »
بادِ باران زدهٔ زردِ خزان
« تو گنه‌کاری ! »

دلِ من جنگلِ سبزی بود
و در آن سر به هم آورده درختانِ بلند
شاخه‌ها را زده‌اند
برگ‌ها را به زمین ریخته‌اند

و شنیدم که زنی در دل من می‌گفت :
« تو گنه‌کاری ،
باد باران زدهٔ زردِ خزان
تو گنه‌کاری ! »

شعر از : رضا براهنی


@HosseinSeyvaniofficialchannel