2021-09-30 20:46:04
مولوی و سماع عاشقانه
سرزمین ایران از دیرباز مهد تاندیشه های عرفانی و تأملات اشراقی بوده است.
از اینرو در طی قرون و اعصار، نام آورانی بیشمار در عرصۀ عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است .
یکی از این بزرگان نام آور مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملّای روم و مولوی رومی آوازه یافته است.
مولوی(۶ ربیعالاول برابر با ۱۵ مهرماه سال ۶۰۴ هجری قمری) زاده بلخ یا وخش بود.
مؤمنه خاتون همسر بهاءالدین ولد و مادر جلال الدین محمد مولاناست. پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی شهره به بهاءالدین ولد و سلطانالعلما، از بزرگان صوفیه و مردی سالک بود.
فخرالدین رازی که استاد سلطان محمد خوارزمشاه بود و بیش از دیگران شاه را بر پاد او برانگیخت. سلطانالعلما احتمالاً در سال ۶۱۰ تازی، همزمان با هجوم چنگیزخان از بلخ کوچید و سوگند یاد کرد که تا محمد خوارزمشاه بر تخت نشسته، به شهر خویش بازنگردد.
پس از سیروسفری طولانی در شام سکنی گزید که علاءالدین کیقباد پیکی فرستاد و او را به قونیه فراخواند و خانواده مولانا برای همیشه در سرزمین قونیه ساکن شدند.
مولانا در نوزده سالگی با گوهر خاتون پیوند زناشویی بست . سلطانالعلما در حدود سال ۶۲۸ تازی جان سپرد و در همان قونیه به خاک سپرده شد. در آن هنگام مولانا جلالالدین ۲۴ سال داشت
با آنکه یادبودهای مولوی به همه جهانیان تعلق دارد، ولی پارسیزبانان بهره خود را از او بیشتر میدانند، چرا که حدود شصت تا هفتاد هزار بیت او فارسی است و خطبهها و نامهها و تقریرات نیز به فارسی میباشد.
و تنها حدود هزار بیت عربى کمتر از پنجاه بیت به زبانهای یونانی/ترکی چامه دارد.
پارسیگو گرچه تازی خوشتر است// عشق را خود صد زبان دیگر است
دیدار شمس و مولانا را به دلیل اینکه در پستی دیگر به طور گسترده به آن پرداخته شده زدایش میکنیم تا درازا کشیدن نبشته موجب بی حوصلگی نشود.
در این مقال همین بس که مولانا چنان او شیفته شد، که درس و وعظ را کنار گذاشت و به چامه و ترانه و دف و سماع پرداخت.
مولانا سماع را وسیلهای برای تمرین رهایی و گریز میدید.
مدتها بود جسم نحیف و خستۀ مولانا در کمند بیماری گرفتار شده بود. مولانا، پس از مدتها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲هجری قمری درگذشت. در آن روز پرسوز، قونیه در یخبندان بود. سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند.
آثار مولوی: مثنوی معنوی، دیوان شمس تبریزی، رباعیات، فیه مافیه، مجالس سبعه، مکتوبات.
جایگاه مولانا در ترکیه بیش از یک چامه سرا است و به عنوان یک قدیس و مقرب شناخته می شود طریقت مولویه در ترکیه پیروان بسیاری دارد و البته طریقتی شهری، تخبه گرا و اشرافی به شمار می آید.
هرسال آذرماه در شهر قونیه، مراسم زیارت مولوی انجام می شود و مولویان معتقدند زیارت مقبرۀ مولانا که «کعبه العشاق» نامیده می شود نیمی از صواب حج را دارد.
یونسکو سال ۲۰۰۷ را سال جهانی مولانا نامید. مولانا در یک دهه گذشته بسرعت مشهور شد بطوریکه ترجمه کتاب او در آمریکا به بزرگترین و پر فروش ترین کتاب سال تبدیل شد. ترجمه کولمن بارکس Colman Barks’ ۲۰۰۱ سال ۲۰۰۱ بیش از ۵۰۰ هزار در آمریکا فروش داشت
و اما سماع
در اصطلاح صوفیان سماع به چم خواندن آواز و یا ترانه عرفانی بوسیله قوال یا قوالان (گاه همراه با نغمه ساز) و به وجد آمدن شنوندگان در مجالس «ذکر جلی» است.
از آنجا که این به وجد آمدن گاه به پایکوبی و دست افشانی میانجامد، به مجموعه قوالی، نغمه ساز، به وجد آمدن و رقص، سماع گفته میشود.
سماع و رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ اساطیری دارد.
با این حال میدانیم که سماع سابقه مذهبی غیر اسلامی داشته و در زمانهای دور در پرستشگاههای مذهبی به کار میرفتهاست.
در سماع آلات گوناگونی کاربرد داشت؛ مهم ترین این آلات، دف و نی بود. پس از اسلام و تا سال ۲۴۵ هجری اثری از سماع در مراسم مسلمانان به چشم نمیخورد.
در این سال ذوالنون مصری اجازه تشکیل اولین مجلس قوالی و سماع را به شاگردان خود داد.
اندکی پس و در سال ۲۵۳ نخستین حلقه سماع را علی نتوخی در بغداد به پا کرد.
به درستی آشکار نیست که تشکیل مجالس سماع از چه زمانی آغاز شد،
مولانا جلال الدین محمد بلخی از طرفداران سماع بوده که توجه روز افزون او به سماع در جاودانه شدن این آئین در میان درویشان به ویژه مولویه بی تأثیر نبودهاست.
شیفتگی مولانا به سماع آنچنان بود که پس از آگاهی از کشته شدن شمس نیز مراسم سماع را به جای آورد.
ریشه سماع مولویانه را در آئینها و اندیشهها و مذاهب باستانی نیز میتوان جست.
158 views17:46