Get Mystery Box with random crypto!

احمد قویدل - فعال مدنی عمق شکاف نسلی و سیاستگذاری فرهنگی تفا | کانال شخصی احمد قویدل مدیر عامل اسبق کانون هموفیلی ایران

احمد قویدل - فعال مدنی
عمق شکاف نسلی و سیاستگذاری فرهنگی
تفاوت فرهنگی و اجتماعی هر نسلی با نسل بعدی خود به شدت تحت تاثیر عوامل خارجی مختلفی است که از پیشرفت های علمی و فنی آغاز می شود و به سیاست، اقتصاد و به تناسب سیاستگذاری فرهنگی ختم می شود. نهاد خانواده در مقابل این عوامل کلان همیشه مقاومت خاصی را داشته است که به صورت عمده نصیبش چیزی جز شکست نبوده است. اثر انقلاب صنعتی در عرصه فرهنگ یک تجربه تاریخی غیر قابل انکار است. پذیرش تفاوت فرهنگی و اجتماعی نسل‌ها گام به گام به خانواده ها تحمیل می شود و دیگر دیدن فرزندانی که از نطر خصوصیات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی شبیه پدران و مادران خود باشند بسیار بسیار سخت است.
اگر بخواهیم یک عامل مشترک را که در کلیه کشور های جهان نقش تعیین کننده ای در تشدید شکاف بین نسلی ایفا نموده است اشاره نماییم بدون هیچ تردیدی این عامل ورود جهان به عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات است. این عامل تعیین کننده و مهم خارج از اراده خانواده نقش معلم دائمی را ایفا می نماید. تاریخ بشریت نشان داده است، ایستادن در مقابل این پدیده های نوین حتی به قیمت های گزاف نمی تواند تغییرات را حتی در سنتی ترین جوامع متوقف نماید‌. این فرآیند های انقباضی که در سیاستگذاری های فرهنگی دولت ها تبلور می یابد هر روز که از تاریخ اتخاذ آن می گذرد بخش های غیر قابل کنترل آن بیشتر از بخش های قابل کنترل می شود.
اثر وقوع انقلاب در حوزه ارتباطات که بر بستر اینترنت تحقق یافت، این شجاعت را به " مارشال مک لوهان" داد که بیش از ۶۰ سال پیش جهان را " دهکده جهانی" بنامد. دهکده ای که اهالی آن به سادگي از راه دور با هم گفتگو می کنند. این انقلاب فرهنگی جامعه جهانی را تعییر داده است. نوجوانان و جوانان بر اساس " ظرفیتی انسانی، روحی و روانی" که میل به " اداره کنندگی خود و در نهایت جامعه" را دارند، فارغ ازآنکه از چه ملیت، جنس، رنگ و اعتقادات دینی از ان استقبال کرده اند.
انقلاب در ارتباطات تاثیر عمیق و شگرفی در عمق بخشیدن به شکاف بین نسلی در تمام دنیا داشته است. سیاستگذاران فرهنگی در کشور ما اگر در برنامه های خود به این شکاف عمیق توجه ننمايند و تلاش کنند مظاهر بروز آن را در جامعه پاک کنند،نه تنها نتیجه ای از اقدامات خود نخواهند گرفت، فرزندان خودشان نیر از حوزه نفوذ خانواده خارج خواهند کرد. همه ما با مفاهیم طلاق عاطفی در حوزه روابط زوجین و مخاطرات آن آشنا هستیم. اگر سیاستگذاری فرهنگی در حوزه نو جوانان و جوانان بدون توجه به واقعیت های خارج از اراده فرزندان و والدین تحقق یابد شاهد یک طلاق عاطفی والدین از فرزندان و فرزندان از والدین در خانواده خواهیم بود که آنچنان بنیان های خانواده را متزلزل می سازد که اگر " قرار گاه تحکیم خانواده " در هر خانه ای مستقر شود نتیجه ای از تلاش خود نمی گیرد‌.
برای مثال اگر سیاستگذاران فرهنگی کشور درک نمایند " مک دونالد" غذا نیست، فرهنگ است! مردم غذا نمی پزند. چون وقت ندارند و چون وقت ندارند فرهنگ جدیدی را می پذیرند و زن و مرد در خیابان ساندویچ گاز می زنند و خبر توقیف آگهی تبلیغ بستنی فروش را هم حین گاز زدن ساندویچ با لبخند در تلفن همراهشان نگاه می کنند. تازه واقعیت را پذیرفته اند.
بی تردید سیاستگذاران فرهنگی اینقدر ساده لوح نبستند که با پاک کردن نام مک دونالد با تهاجم فرهنگی مقابله کرده اند. هزاران شعبه " مک دونالد" با نام های ایرانی در حال فرهنگ سازی خارج از اراده همگانی بین مردم و در همان مسیری هستند که مک دونالد است. پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها که مقابل غذاهای آماده ایستاده بودند با دندان مصنوعی ساندویچ می خورند.
منطور نگارنده از اشاره به موضوع بالا این است که تلاش سیاستگذاران فرهنگی پس از شکست در مقابل تهاجم فرهنگی به جوانان و نوجوانان وحتی سی و چهل ساله هایی که بعد از انقلاب متولد شدند، می خواهد بحران تشدید یافته بین نسلی را با بگیر و ببند با چه هدفی به قلب خانواده ها و چهار دیواری( اختیاری ) خانواده ها ببرند؟ واقعا چه نتیجه مطلوبی مورد انتظارشان است؟
همه می دانیم که شکاف های بین نسلی پدیده ای طبیعی است، اما این شکاف بین نسلی تشدید یافته، ناشی از سیاستگذاری های فرهنگی شکست خورده ای است که تنها موفقیتش متولد نمودن شخصیت های دوگانه است که در محیط های رسمی یک شخصیت و در محیط های غیر رسمی شخصیت دیگری دارد. این بزرگترین آسیبی است که می توان در عین مدعی اخلاق گرایی به حوزه اخلاق زد. سیاستمدارانی که موفق نشده اند در عرصه فرهنگ آنچه اراده انها بوده است تحقق نیافته، تلاش خود متوجه این امر کرده اند که کلیه مظاهر این شکست را از جلوی دیدگانشان دور کنند.