2021-08-27 23:43:01
انسان خردمند(هوموساپینس)، ۶۰ تا ۸۰ هزار سال قبل از آفریقا خارج شد.
خاور میانه نخستین جایی بود که انسانهای "خردمند" با انسانهای "نئاندرتال" برخورد کردند. مردمان هنرمند، ظریف و باهوش (انسان خردمند) با مردمانی زمخت، بیهنر و پُرزور (نئاندرتالها) مواجه شدند.
نئاندرتال ها بی قانون تر و حجیم تر از هوموساپینس ها بودند، استخوان هایی پهن و پیشانی های کوتاه داشتند.
آنها چون گربه نر، تمایلی به تشکیل خانواده و نیز حضور در دسته های بزرگتر، نداشتند و اهل کار گروهی نبودند که شاید مرتبط با هوش اجتماعی کمترشان بود. لذا علی رغم اینکه در جنگ های تن به تن، قوی تر از انسان های هوموساپینس بودند ولی نهایتا" از آنها شکست میخوردند و کشته میشدند.
با اینحال صرف این مسئله نمیتوانسته است منجر به محو کامل آنها شود. یک احتمال مطرح این است که نئاندرتال ها احتمالاً در حدود ۷۰۰ کالری در روز بیش از انسان امروزی نیاز داشتند تا بدن های سخت تر خود را تغذیه کنند و کمبود مواد غذایی آنها را بیشتر تحت تاثیر قرار داد و موجب انقراض آنها شد. این مسئله تا حد زیادی تحت تاثیر تغییرات آبوهوایی و سرد شدن هوا بوده است که منجر به کمبود مواد غذایی اصلی نئاندرتال ها، یعنی گوشت حیوانات و مرگ دسته جمعی آنها گردید.
دورههای سرما فقط روی نئاندرتالها تأثیر نگذاشتند. بلکه بعد از اینکه نئاندرتالها ناپدید شدند، با هر بار مواجهه با تغییرات آبوهوایی، یک گروه از انسانهای باستانی نیز محو میشد و زمانی که کره زمین دوباره گرم میشد، گروه دیگری جای آنها را میگیرند.
حال که تغییرات آب و هوایی به سمت گرم شدن بیشتر کره زمین پیش میرود دلیلی ندارد که حیات دست از بازی تکراری خود بردارد و تصمیم به حذف گروهی دیگر از انسانها را نداشته باشد و بعید نیست که این بار، کار بدست ویروسی انجام شود که او نیز برخلاف اجداد خود، با گرما رابطه خوبی دارد و برای ظهور خود منتظر فصل سرد نمی ماند.
در انسانهای امروزی حدود دو درصد از "DNA" انسانهای نئاندرتال به یادگار از ازدواج های صورت گرفته بین این دوگونه وجود دارد و ظاهرا" همین دو درصد، کار دست انسان امروزی داده است و روی ابتلا به بیماری هایی چون رماتیسم مفصلی، چاقی شکمی و مشکلات مربوط با سطح کلسترول بالای خون و سیستم دفاعی او تاثیر گذاشته است.
پژوهشگران، در ژنوم انسانهای نئاندرتال ژنی را یافتهاند که منجر به یک تا سه برابر شدن شدت ابتلا به بیماری کووید-۱۹ گردیده است و روی کروموزوم سوم (یادگار نئاندرتال ها) قرار دارد. این کروموزوم نمایندهٔ حدود ۶٫۵ درصد از کل DNA، در سلولهای تشکیل دهندهٔ بدن بشر است و در بر گیرندهٔ بین ۱۱۰۰ تا ۱۵۰۰ ژن است.
نتیجه یک مطالعه نشان داد که عوامل ژنتیکی، حدود ۵۰ درصد تفاوت بین علائم افراد مبتلا به کووید-۱۹ را تعیین میکند. در یک مطالعه، تأثیر ژنتیکی قابل توجهی برای علائم تب، اسهال و از دست دادن حس چشایی و بویایی بدست آمده ولی در مقابل سرفه، درد قفسه سینه و درد شکم با ساختار ژنتیکی مرتبط نبودند.
شاید با این توجیه بتوان درک کرد که چرا آفریقا، با کمترین میزان دسترسی به بهداشت و خدمات پزشکی، کمترین میزان ابتلا به بیماری کووید-۱۹ و فوت را نشان میدهد.( بدلیل فقدان ژن نئاندرتال در DNA)
با توجه به تاکیدی که درحال حاضر بر نقش واکسیناسیون در کنترل بیماری کووید_۱۹ میگردد، بد نیست جهت بررسی قطعی تاثیر این عامل، یک مطالعه و بررسی در این مورد در ایران صورت گیرد تا مشخص شود عدم ابتلا یا فوت در این بیماری در برخی، ناشی از ژن خوب است یا دسترسى به واكسن خوب؟
در مورد کروموزوم شماره 3 بخشهایی به یادگار مانده از نئاندرتال هاست و ژنهایی در آن سبب افزایش ریسک ابتلای تنفسی حاد و در نتیجه منجر به مرگ می شود.
https://www.nature.com/articles/s41586-020-2818-3#Fig1
200 views20:43