Get Mystery Box with random crypto!

. امروز سوار يه تاكسى شدم صد متر جلوه تر يه خانمى كنار خياب | 🌟 تأمل برانگیز 🌟

.

امروز سوار يه تاكسى شدم

صد متر جلوه تر يه خانمى كنار خيابون ايستاده بود
راننده ى تاكسى بوق زد و خانم رو سوار كرد
چند ثانيه گذشت
راننده تاكسى : چقدر رنگ رژتون قشنگه
خانم مسافر: ممنون
راننده تاكسى : لباتون رو برجسته كرده
خانم مسافر سايه بون جلوى صندلى راننده رو داد پايين لباشو رو به آينه غنچه كرد.
خانم مسافر: واقعاً؟

راننده تاكسى : با رنگ لاكتون ست كردين؟
واقعاً كه با سليقه اين تبريك ميگم
خانم مسافر:واى ممنونم..
چه دقتى معلومه كه آدم خوش ذوقى هستين
تلفن همراه من زنگ خورد و اون دو نفر گرم حرف زدن بودن..
موقع پياده شدن راننده ى تاكسى كارتش رو داد به خانم مسافرُ گفت هرجا خواستى برى،اگه ماشين خواستى زنگ بزن به من..
خانم مسافر كارت رو گرفت يه چشمك ريزى هم زد و رفت..


اينُ تعريف نكردم كه بخوام بگم خانم مسافر مشكل اخلاقى داشت يا راننده تاكسى...
فقط ميخواستم بگم..

تويه اين چند دقيقه ممکنه کمتر کسی از ما به ذهنش رسيده باشه
كه راننده ى تاكسى هم يك خانم بود..

زود قضاوت نكنيم


---------------—
@Talangor