Get Mystery Box with random crypto!

‌چرا از مرگ می ترسیم؟ همان طور که بسیاری از مردم می ترسند. | عرفان و خودشناسی

‌چرا از مرگ می ترسیم؟


همان طور که بسیاری از مردم می ترسند. اما ترس از چه چیز؟ لطفا به ترس خود از آن چه مرگ می گوییم توجه کنید. این ترس، ترس رسیدن به آخر مبارزه ای است که اسمش را زندگی کردن گذاشته ایم. ترس ما از ناشناخته ها است، ترس از آن چه ممکن است اتفاق افتد، ترس ما از رها کردن چیزهای شناخته شده است، چیزهایی مثل خانواده، کتاب، تعلق به خانه و اثاثیه و به افرادی که کنار ما هستند. ما از رها کردن چیزهای شناخته شده می ترسیم و شناخته شده های ما در این زندگی چیزهایی هستند مانند غم و اندوه، درد و نومیدی، گاه به همراه بارقه های خوشی، برای این کشمکش دائم پایانی نیست، این همان چیزی است که زندگی کردن نام دارد. این همان چیزی است که از دست دادنش ما را دچار وحشت می کند، آیا نتیجه همه این جمع آوری ها همان چیزی است که به آن «من» می گوییم، منی که وحشت زده شده است و به پایان خواهد رسید؟
بنابراین چنین چیزی خواستار امیدواری آینده است، و به این ترتیب باید نوعی تناسخ جدید صورت گیرد. نظریه تناسخی که تمامی شرق به آن معتقدند بر این باور است که در حیات بعدی شخص در پله های بالاتری قرار می گیرد. مثلا اگر کسی در این زندگی ظرفشویی می کرده است در زندگی بعدی شاهزاده می شود و یا یک چیز دیگر. شخص دیگر آستین ها را بالا خواهد زد و برایتان کار ظرفشویی را انجام خواهد داد. برای کسانی که معتقد به تناسخ هستند آن چه انسان در این زندگی هست بسیار اهمیت دارد، زیرا در آن زندگی بعد براساس آن چه انجام می دهد، نحوه رفتارش، آن چه فکر می کند و نوع فعالیت هایش، یا پاداش می گیرد و یا مجازات می شود. اما آن ها سر سوزنی به نحوه رفتارشان اهمیت نمی دهند، برای آن ها این فقط یک اعتقاد دیگر است، درست مثل همان اعتقادات مربوط به وجود ملکوت، خدا و اراده انسان. درواقع آن چه مهم است موجودیت فعلی فرد است و نحوه ای که به واقع رفتار می کند، نه برونی بلکه درونی.


کریشنامورتی
پرواز عقاب
ص 42 و 43

@Khodshenasivo
عرفان و خودشناسی