Get Mystery Box with random crypto!

رو به گورستان دمی خامش نشین آن سخنگویان خامش را ببین (دفتر سو | عرفان و خودشناسی

رو به گورستان دمی خامش نشین
آن سخنگویان خامش را ببین

(دفتر سوم 4767)

سکوت کن و به سرنوشت کسانی بیندیش که در خاک خفته اند. آنان نیز روزی مثل من و تو آرزوهایی داشتند. هدف هایی داشتند. آرمان هایی داشتند. چه شد؟ کجا رفتند؟ آیا این درسی برای توقف ترکتازی های ما نیست؟ آیا درسی نیست که اندکی تأمل کنیم و این گونه از خود و دیگران بیگاری نکشیم و اجحاف نکنیم؟ به واقع ما کجا می رویم؟ این همه شتاب برای چیست؟ آیا می توانیم سخنان مردگان را درک کنیم؟ سرنوشت مردگان را در نظر بگیریم؟ سخنگویان خاموش! قدری تأمل در وضعیت مردگان و مرگ ما را آرام می کند و می تواند آغازگر تحولی زودهنگام باشد. نمی دانم آدمی از مردن نزدیکان درس می گیرد؟ در خطی افتاده ای که خدا را بنده نیستی. نمی دانی که همه چیز ما در این عالم عاریتی است. خب، بد نیست که گاهی به گورستان گذر کنی، با تأمل بر سر هر گور با پستی و سخنگویان خاموش را نظاره گر باشی. همه آنان یک روز مثل من و تو خدا را بنده نبودند، ولی امروز با هزار سالگان می زیند. غایت و نهایت ما این است. شتاب در زندگی را، در هر جهت که هست رها کن تا بتوانی از نو خطوط حرکت خود را ببینی و بازاندیشی کنی و بازبینی کنی و آن گاه آرام بگیری.


پیمان آزاد
الماس های مولوی
ص 105 و 106