Get Mystery Box with random crypto!

‌خودت را بشناس تا زندگی را نو به نو ببینی یکی از اشکالاتی کـ | عرفان و خودشناسی

خودت را بشناس تا زندگی را نو به نو ببینی


یکی از اشکالاتی کـه بـر مكتـب هـای جدید خود شناسی، از قبیل "روانکاوی“، روانشناسی و نظایر آن هـا وارد اسـت ایـن اسـت کـه این هـا موضوع خودشناسی را سطحی و محدود کرده اند. موضوع توجه آن ها فقط افرادی است که در اجتماع خاص آن ها رفتار غير عـادى يـا بـه قـول خودشان غیر نرمال دارند. و ضابطه آن ها برای غیـر عـادی بـودن یک ضابطه سطحی و محدود است. مثلاً اگر در جامعـه خـاص روانشناس و همه افراد پرخاشگر، خشن و منتقم، خودخواه، بی محبت یا حتی حقه بـاز و شارلاتان باشند و یک نفر این طور نباشد، به نظر آن ها این یک نفر غيـر نرمال است، مطابق نرم و مثل سایرین نیست و باید پیش روانشناس و روانکاو درمان بشود. منظورم از ضابطه محـدود، سطحی و اعتباری این است.
در مکتب هـا قـدیـم ضابطه بسیار بـاز و وسیع اسـت؛ و اصولاً خود شناسی معنایی بسیار آبرومندانـه تـر، عميـق تـر و بنیادی تـر از رنگ آمیزی و روتوش شخصیت دارد. ضابطۂ غیـر نـرمـال بـودن عـدم انطباق با نرم هایگ جامعه خاصی نیست، بلکه عدم انطباق با معیار هـا اصـيـل انسـانی، مـثلاً عشـق اسـت، آگاهی است، خیـر اسـت، پاکی و دســت يـابـی بـه كيفيـات مـنـزه است، سازگاری انسـان بـا انسـان و با مجموعه زندگی است، نه با جامعه خاص یا افراد خاص.
غرض از این توضیح آن است که من و تو نگوییم خدا را شکر که در این جامعه خاص من كاملاً نرمالم و احتیاجی به خود شناسی ندارم. اگر ضابطۂ غیر نرمال بودن را کمی وسیع تر بگیریم می بینیم مـن و شـما جزو هر گروهی که هستیم - خواه مذهبی یا غیر مذهبی، خدا پرست یا غیر خدا پرست، ماتریالیست یا غیر ماتریالیست، متعلق به این جامعـه يـا آن جامعه ـ در هر حال احتیاج به خودشناسی داریم. اینکه گفته می شـود "خودت را بشناس تا خدا را بشناسی“، تنها یک فایـده و یک جنبه از موضوع است. باید گفت خودت را بشناس تا از پوچی برهی، خـودت را بشناس تا زندگی را نو به نو ببینی نه چنین کهنه و ملالت بار، خـودت را بشناس تا آگاه و آزاد باشی، خودت را بشناس تا از یک گنداب متعفن خارج بشوی و از هزار رنج و مسأله دیگر رهایی یابی. پس تو اگر به خدا هم معتقد نیستی لااقل به خاطر این مسائل لازم اسـت خـودت را بشناسی.
مـن بـه هیچ وجه ادعا آن ندارم که مطالبی که می گویم صحیح است، یـا مـوضـوعات خلاصه می شود به همین مطالب. اگر شما این دو اصل را قبول دارید که اولا ما در رنج ها وخامت باری به سر می بریم، و ثانیاً علت همـه ایـن رنج ها یک پدیده خیالی و اعتباری است به نام "من“، راه مبارزه با آن را هم خودتان پیدا کنید. به حرف من اعتنا نکنید. من شاید در ترسیم ایـن پدیده، در علت ایجاد آن و در چگونگی از بین بردن آن اشتباه کنم. همـه چیز را خودتان اصالتاً بررسی کنید و دریابید. بعـد هـم بـه هـر طـريـق خودتان می دانید کار را شروع کنید.


محمد جعفر مصفا
تفکر زائد
ص 187 و 188

@Khodshenasivo
عرفان و خودشناسی