Get Mystery Box with random crypto!

@kohan_sara شروع شد قصه از آنجا که چشمانش سخن‌گو شد دلم با چش | کهن سرا

@kohan_sara

شروع شد قصه از آنجا که چشمانش سخن‌گو شد
دلم با چشمکی لرزید و از این رو به آن رو شد

من اصلا زیر بار عشق و احساسم نمی رفتم
نفهمیدم چرا این گردنم نازک تر از مو شد

هنرمندانه زلفش را به یکدیگر چنان می بافت
دلم این صحنه را تا دید مِن بعدش هنرجو شد

صدایش کردم و گفتم شما را میشناسم من
همان هستی که حافظ گفت و در فالم هیاهو شد

جلوی چَشم من را تا تو باشی عشق میگیرد
به نامت خورده این دل از همان وقتی که جادو شد

#محمدحسین_ارکان