#تهیـونگ با #درمونـدگـی غرغر کرد. این اعتراض ته کاملا به چشم # | 「TAEKOOK♔ᴀʀᴄʜɪᴠᴇ」
#تهیـونگ با #درمونـدگـی غرغر کرد.
این اعتراض ته کاملا به چشم #جونگـکوکاومد، برای همین به خاطر رفتار بد پسر کوچیکتر، بلافصله #اسپـنکـش کرد و باعث شد این بار تهیونگ از درد #ناله کنه. 𑑎حالا که ته کاملا آماده شده بود، کوک #بـاتپلـاگ رو توی #سـوراخ کش اومدهی پسرک فرو کرد. با فرو بردن عمیق اون پلاگ تونست #گـریه هایی بریده بریده از ته بشنوه. 𑑖 " جونگکوک #سـونبـه، درد میکنه! "تهیونگ #لگـنش رو تکون داد ک به گریه افتاد.پلاگ دقیقا روی #نقطـهی حساس ته #فشـار میاورد و با هر حرکت پسر، روی #دیـوارههـای #تنـگ #حفـرهش ویبره میرفت.داشتن یه #ویـبراتـورِ #بـاتپلـاگی توی سوراخش به طرز #فـاکـی آزار دهنده بود. 𑑇